جدول جو
جدول جو

معنی معجزات - جستجوی لغت در جدول جو

معجزات
جمع معجز معجزه، ورچ ها
تصویری از معجزات
تصویر معجزات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجازات
تصویر مجازات
سزا، شکنجه، پادافره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موجبات
تصویر موجبات
زمینه ها، بایسته ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معضلات
تصویر معضلات
کاستی ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعجازات
تصویر اعجازات
جمع اعجاز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعجبات
تصویر تعجبات
جمع تعجب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنجزات
تصویر تنجزات
جمع تنجز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلقات
تصویر معلقات
جمع واژۀ معلقه، بلاتکلیف، در علوم ادبی هر یک از هفت قصیده ای که در زمان جاهلیت از دیوار کعبه آویخته بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معضلات
تصویر معضلات
سختی ها و دشواری ها، معضله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجازات
تصویر مجازات
جزا دادن، پاداش دادن، کیفر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معادات
تصویر معادات
با هم دشمنی کردن، دشمن یکدیگر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موازات
تصویر موازات
مقابل شدن، رو به رو شدن، برابر بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معقبات
تصویر معقبات
فرشتگان روز و شب، تسبیحات پشت سر یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معانات
تصویر معانات
سختی کشیدن، رنج دیدن، کشمکش داشتن، رنجاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاطات
تصویر معاطات
چیزی را دست به دست دادن، به هم بخشیدن، عطا کردن، به کسی خدمت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفازات
تصویر مفازات
مفازه ها، بیابانهای بی آب و علف، جمع واژۀ مفازه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معالات
تصویر معالات
بلند کردن، بلند قرار دادن، در بلندی با کسی معارضه کردن
فرهنگ فارسی عمید
جمع مبرزه، هویدا ها آشکار ها، جمع مبرزه، سر آمدان جمع مبرزه، جمع مبرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجزیات
تصویر متجزیات
جمع متجزیه، پاز پارگان تار تاران جمع متجزیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجازات
تصویر مجازات
جزا و پاداش نیکی و یا بدی دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجوزات
تصویر مجوزات
جمع مجوزه، جمع مجوزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخازات
تصویر مخازات
بذلت افکندن، رسوا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجحات
تصویر مرجحات
جمع مرجحه، برتری دادگان جمع مرجحه، جمع مرجحه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشجره، تبار سروان جمع مشجره (مشجر)، کتبی که در آنها ضبط نسب سادات را بر سبیل تشجیر درج میکردند نسب نامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاطات
تصویر معاطات
عطا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معادات
تصویر معادات
عداوت کردن و با کسی دشمنی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلمات
تصویر معلمات
جمع معلمه، آموزندگان آتونان جمع معلمه
فرهنگ لغت هوشیار
فرشتگان شب و روز، نیایش های دما دم جمع معقبه: فرشتگان شب و روز که گروهی پس از گروه دیگر آید، تسبیحهای پشت سرهم، شتران پس یکدیگر ایستاده بر حوض تا بنوبت آب خورند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معظمه (معظم) : معظمات امور کارخانه سلطنت و پادشاهی و تعیین امرا و احکام و امثال ذلک در عهده تعویق و تاخیر بود، جمع معظمه (معظم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معمیات
تصویر معمیات
جمع معمی، چیستان ها پردک ها کرتک ها جمع معمی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معضله، دشواری ها جمع معضله (معضل) مشکلات دشواری. توضیح در تداول فارسی بفتح ضاد تلفظ شود. مسائل مشکل، و دشوار و فرو بسته
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معربه، تازی گشتگان تازی گشته ها تازیدگان جمع معربه (معرب)، جمع معربه (معرب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معانات
تصویر معانات
رنج چیزی کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
با کسی در بلندی نبرد کردن معارضه کردن در بلندی. معالات کردن، با کسی در بلندی نبرد کردن: و لشکری که بدان باروزگار معادات و با فلک معالات توان کرد... در جهان آواره گشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معدلات
تصویر معدلات
جمع معدله، کنج ها کنج های خانه تفنگ ها
فرهنگ لغت هوشیار