جدول جو
جدول جو

معنی معتاق - جستجوی لغت در جدول جو

معتاق
(مِ)
کسی که اسب رها می نماید و تاخت می کند، آن که به سختی و شتاب شکار می کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
(پسرانه)
دارای شوق، بسیار مایل، آرزومند، نام شاعر قرن دوازدهم، مشتاق اصفهانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
دارای شوق و اشتیاق، مایل و راغب به چیزی، آرزومند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتاق
تصویر اعتاق
آزاد کردن، رها کردن، آزاد کردن بنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
کسی که به کاری یا چیزی عادت کرده، عادت گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معلاق
تصویر معلاق
زبان، آنچه چیزی را به آن آویزان کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتاق
تصویر اعتاق
بنده ای را رها وآزاد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
آزمند به چیزی، با شوق، طالب خواهان
فرهنگ لغت هوشیار
اوشنگ هر چه از آن چیزی آویزند آونگ، گوشواره، زبان، سرشک هر چه از آن چیزی آویزند، هر چیز آونگان کرده مانند خرما انگور و جز آن، گوشواره، قطره، زبان، جمع معالیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
عادت گیرنده، عادت گرفته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معتوق
تصویر معتوق
آزاد شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتاق
تصویر اعتاق
((اِ))
رها کردن، آزاد کردن بنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
((مُ))
کسی که به کاری یا چیزی عادت کرده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
((مُ))
آرزومند، مایل و راغب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معلاق
تصویر معلاق
((مِ))
هرچه از آن چیزی آویزند، گوشواره، قطره، زبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
بنگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
آرزومند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
Avid, Eager, Fervent, Interested, Keen, Languishing, Willing, Zealous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
Addicted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
avide, fervent, intéressé, enthousiaste, languissant, disposé, zélé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
dépendant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
süchtig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
eifrig, leidenschaftlich, interessiert, begeistert, dahinsiechend, bereit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
uzależniony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
żarliwy, chętny, zainteresowany, entuzjastyczny, usychający, gorliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
заядлый , стремящийся , пылкий , заинтересованный , увлечённый , томящийся , готовый , ревностный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
viciado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
залежний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
запальний , прагнучий , палкий , зацікавлений , захоплений , страждаючий , готовий , завзятий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
verslaafd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
enthousiast, vurig, geïnteresseerd, kwijnend, bereid, ijverig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
adicto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
ávido, ansioso, ferviente, interesado, entusiasta, languideciendo, dispuesto, celoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشتاق
تصویر مشتاق
ávido, ansioso, fervoroso, interessado, entusiasmado, languindo, disposto, zeloso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معتاد
تصویر معتاد
зависимый
دیکشنری فارسی به روسی