جدول جو
جدول جو

معنی معامل - جستجوی لغت در جدول جو

معامل
معامله کننده، خرید و فروش کننده
تصویری از معامل
تصویر معامل
فرهنگ فارسی عمید
معامل
معامله کننده و بمعنی خرید و فروش کننده
تصویری از معامل
تصویر معامل
فرهنگ لغت هوشیار
معامل
((مُ مِ))
معامله کننده
تصویری از معامل
تصویر معامل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معامله
تصویر معامله
داد و ستد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معامله
تصویر معامله
با هم داد و ستد کردن، خرید و فروش کردن
فرهنگ فارسی عمید
معامله و معاملت در فارسی: همکاری، داد و ستد سودا، پیمان باهم کارکردن، داد و ستد کردن با یکدیگر باهم خرید و فروش کردن، عمل (باهم)، داد و ستد: مقصود ازین معامله بازار تیزیست نی جلوه می فروشم و نی عشوه می خرم. (حافظ)، قرارداد. توضیح قرار دادی بود که روابط میان کشاورزان خبیر و فدک و تیمه و و ادی القری را باحضرت محمد ص تعدیل میکرد و چنین مینماید که این قرارداد زا معامله خوانده اند. گویا بعدها این کلمه در مورد اجاره داری و قراردادهای عمومی بکار رفته باشد، در دوره سلجوقیان دیوان مخصوصی بنام دیوان معاملات و قسمت و جود داشت که مثلا سرو کار آن با مالیاتی بود که بموجب قرارداد عمومی و صول میشد یعنی قراردادی از نوع مقاطعه (مالک و زارع در ایران)، جمع معاملات. یا معامله بمثل. با کسی همان کردن که وی با شخص کرده
فرهنگ لغت هوشیار
معامله: چنانکه در ظل دولت او دست در کمر کیوان زدی و پای برفرق آسمان نهادی این معاملت جایز شمردی. معاملات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معامله
تصویر معامله
((مُ مَ لَ یا مِ لِ))
داد و ستد، خریدوفروش، با هم کار کردن، داد و ستد با یکدیگر، قرارداد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معامله
تصویر معامله
Transaction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معادل
تصویر معادل
هم ارز، برابر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعامل
تصویر تعامل
با یکدیگر داد ستد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متامل
تصویر متامل
کسی که در امری فکر و اندیشه می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاقل
تصویر معاقل
معقل ها، پناهگاه ها، جمع واژۀ معقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معادل
تصویر معادل
برابر، هم ارز، همتا، هم وزن، هم چند
فرهنگ فارسی عمید