- معافی
- بخشیدگی و بخشش و رهایی و آزادی
معنی معافی - جستجوی لغت در جدول جو
- معافی
- معاف بودن، بخشودگی
معافی مالیاتی: بخشودگی از پرداخت مالیات
معافی نظام وظیفه: بخشودگی از خدمت سربازی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بخشودگی
معافیت در فارسی: بخشوده، بخشودگی در په پر گود مونث معافی، جمع معافیات
معاف بودن معافی: معافیت از نظام و ظیفه. خزانه داری با دادن معافیتهای مالیاتی یا صدور حوالجات بعهده منابع درآمد محل که در تملک حکومت بود تعهدات خود را می پرداخت
Exemption, Impunity
isenção, impunidade
Ausnahme, Straflosigkeit
zwolnienie, bezkarność
освобождение , безнаказанность
звільнення , безкарність
vrijstelling, straffeloosheid
exención, impunidad
exemption, impunité
esenzione, impunità
छूट , दण्डमुक्ति
অব্যাহতি , শাস্তিমুক্তি
pembebasan, kekebalan hukum
muafiyet, cezasızlık
면제 , 면책
豁免 , 免罪
免除 , 免罪
פטור , חֲסִינוּת
msamaha, kutoadhibiwa
การยกเว้น , การลอยนวล
إعفاءٌ , حصانةٌ
معافیت , معافی
شناسایی، آشنا سازی، شناساندن
بخشنده مرد دهشمند
صحت یافتن، بعافیت رسیدن
پاداش دهنده یا کیفردهنده
طرد کننده، نیست کننده، مخالف
بلندی ها، بزرگواری ها، خصلت های نیکو و ممتاز
شناساندن کسی به کسی دیگر با گفتن نام و شغل او