جدول جو
جدول جو

معنی معافی

معافی
معاف بودن، بخشودگی
معافی مالیاتی: بخشودگی از پرداخت مالیات
معافی نظام وظیفه: بخشودگی از خدمت سربازی
تصویری از معافی
تصویر معافی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با معافی

معافی

معافی
ابن عمران ازدی موصلی مکنی به ابومسعود (متوفی به سال 185 هجری قمری) شیخ جزیره در عصر خویش ویکی از ثقات و حافظان حدیث بود. کتابهایی در سنن و زهد و ادب و جز اینها تألیف کرده است. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 1051). فقیه محدث و راوی کتاب جامعالصغیر سفیان ثوری است. (از الفهرست ابن الندیم) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به صفهالصفوه ج 4 ص 151 شود
لغت نامه دهخدا

معافی

معافی
عافیت بخشیده شده و تندرست نگاهداشته از رنج و بلا. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مصون: و این ائمۀ بزرگوار از این چنین تعصب که در نهادهای ما هست محفوظ و معافی اند. (اسرارالتوحید چ صفا ص 21). و رجوع به معافاه شود
لغت نامه دهخدا

معافی

معافی
بخشیدگی و بخشش و رهایی و آزادی و بخشش مالیات و باج و خراج. (ناظم الاطباء). معاف بودن. معافیت. و رجوع به معاف شود.
- معافی مالیاتی، بخشودگی از پرداخت مالیات. معافیت مالیاتی.
- معافی نظام وظیفه، بخشودگی از خدمت نظام وظیفه. معافیت از خدمت موظف در ارتش
لغت نامه دهخدا

معافی

معافی
نامی ازنامهای خدای تعالی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا