جدول جو
جدول جو

معنی معارضات - جستجوی لغت در جدول جو

معارضات
جمع معارضه، ستیزه ها درگیری ها جمع معارضه: چون مناظرات و معارضات ایشان بدینجا رسید شیر خود را آشفته و زنجیر صبر گسسته بر مجره خشم از خواب درآورد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تعارضات
تصویر تعارضات
جمع تعارض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاملات
تصویر معاملات
داد و ستدها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعارفات
تصویر تعارفات
جمع تعارف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمارضات
تصویر تمارضات
جمع تمارض
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عوارض، رمن رمن تاوریدگان خراج ها جمع عوارض، جمع الجمع عارضه. توضیح در اسناد متعلق به قرن دهم و یازدهم به عبارت عوارضات حکمی و غیر حکمی بر می خوریم که ظاهرا به معنی عوارضی که بر طبق فرمان یا جز آن مطالبه می شود می باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبارکات
تصویر مبارکات
جمع مبارکه، همایون ها فرخ ها جمع مبارکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبارزات
تصویر مبارزات
جمع مبارزه، رزم ها کار زارها جمع مبارزه: مبارزات سیاسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعارفات
تصویر متعارفات
جمع متعارفه
فرهنگ لغت هوشیار
گواه بودنها جنگ های تن به تن سخنرانی ها داد خواهی ها جمع محاضره معلومات ادبی و تاریخی که در مجالس علما رد و بدل شود. یافن (علم) محاضرات. فنی (علمی) است که بدان ملکه ای حاصل شود که سخنی از دیگری آورند که از جهت معانی وصفی و یا از باب ترکیب خاصی که دارد با مقام مناسب افتد غرض از آن کسب این ملکه و فایده آن پرهیز از خطا در تطبیق آن سخن است با مقتضای مقام تخاطب از جهت معانی اصلی و از جهت ترکیب خاصی که آن سخن دارد. فرق میان این علم و علم معانی در آنست که علم معانی عبارت است از اینکه متکلم سخن خود را بر مقتضای حال و مقام و سخن منقول از دیگری را با خصوصیاتی مناسب بحال خود تطبیق دهد و محاضرات عبارت از بکار بردن سخن بلغاست در اثنای سخن بطریقی که در جایی مناسب بر سبیل حکایت ایراد گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاربات
تصویر محاربات
جمع محاربه، جنگ ها رزم ها جمع محاربه و محاربت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخاضرات
تصویر مخاضرات
جمع مخاضرت (مخاضره)، جمع مخاضره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشارکات
تصویر مشارکات
جمع مشارکه، هنبازی ها، جمع مشارکت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معافیه، باز بخشودگان جمع معافیه املاک و مستغلاتی که ازپرداخت مالیات معاف اند: در هنگام خروج آن حضرت و آغاز نشو و نمای این دولت صوفیان مذکور بمعافیات و سیور غالات سرافرازی یافته اند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معاشره، همزیستی ها همامیزی ها آمد و شد ها همنشینی ها جمع معاشرت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معارض، همالان همیستاران دشمنان پاد یاران جمع معارض در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معادله، همچندی ها ترازش ها جمع معادله: معادلات دو مجهولی. چیزهائی که برابر و معادل هم باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاینات
تصویر معاینات
جمع معاینه، بیمار بینی ها دیده وری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاهدات
تصویر معاهدات
جمع معاهده، پشن ها پیمان ها تیمار ها جمع معاهده
فرهنگ لغت هوشیار
معاملات در فارسی، جمع معامله، سودا ها داد و ستد ها همکاری ها جمز معامله (معاملت) : راستی نگاه داشتن در معاملات و انصاف از خود و اهل خود بدادن، داد و ستد و خرید و فروش و معامله
فرهنگ لغت هوشیار
معالجات در فارسی، جمع معالجه، بیشازش ها درمان ها جمع معالجه (معالجت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفترضات
تصویر مفترضات
چیزهای فرض شده، واجبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفاوضات
تصویر مفاوضات
گفتگوها، مذاکرات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مفارقه، جدایی ها جمع مفارقت جمع مفارقه (مفارق) : جدا شونده ها، الف - جواهر مجرده عقلیه و نفسیه یا مفارقات سفلیه نفوس مدبره انسانی یا مفارقات عقلیه عقول یا مفارقات علویه عقول و نفوس یا مفارقات محضه عقول یا مفارقات نوریه عقول. ب - معقولات و متصورات ذهنی و باین اعتبار کلیات نیز از مفارقاتند. یا مفارقات قدسی. عقول مجرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاربات
تصویر مقاربات
جمع مقاربه (مقاربت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقارنات
تصویر مقارنات
جمع مقارنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناقضات
تصویر مناقضات
جمع مناقضه، نا ساز گروی نا ساز گویی ها جمع مناقضه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاضرات
تصویر محاضرات
((مُ ضَ یا ض))
معلومات ادبی و تاریخی که در مجالس علما رد و بدل شود. جمع محاضره
فرهنگ فارسی معین
سخنانی که از فصحا و بلغا در اثنای بحث و محاوره بیاورند که مناسب با مقام باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبارزات
تصویر مبارزات
Struggles
دیکشنری فارسی به انگلیسی