معنی معاب - جستجوی لغت در جدول جو

معاب: آهوک آک عجیب، جمع معایب

تصویری از معاب — تصویر معاب

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معابر — تصویر معابر

گذرگاه ها

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از معابر — تصویر معابر

معبرها، محل عبور گذرها، گذرگاه ها، جمع واژۀ معبر

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معابه — تصویر معابه

معابه در فارسی عیب: آک عیب، جمع معایب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معابر — تصویر معابر

راهها و معبرها و جایهای عبور

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معابد — تصویر معابد

جمع معبد، عبادتگاهها، پرستشگاهها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معابر — تصویر معابر

((مَ بِ))

جمع معبر، راه ها، جاهای عبور

فرهنگ فارسی معین

تصویری از معابد — تصویر معابد

((مَ بِ))

جمع معبد، پرستش گاه ها

فرهنگ فارسی معین

تصویری از معابد — تصویر معابد

معبدها، محل عبادت ها، عبادتگاه ها، پرستشگاه ها، جمع واژۀ معبد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاد — تصویر معاد

(پسرانه)

جای بازگشت، بازگشتن

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از دعاب — تصویر دعاب

مزاح کننده، شوخی کنند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معذب — تصویر معذب

رنجیده

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از معاف — تصویر معاف

بخشوده

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از معاش — تصویر معاش

روزی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از معاد — تصویر معاد

رستاخیز

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از رعاب — تصویر رعاب

جادوگر رعابیل: من الثیات: جامه کهنه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جعاب — تصویر جعاب

جمع جعبه، شگاها ترکش ها کیپوت ها شگاساز کیپوت فروش جمع جعبه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شعاب — تصویر شعاب

جمع شعب و شعبه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از صعاب — تصویر صعاب

جمع صعب، دشوارها صعب مشکلات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از لعاب — تصویر لعاب

بسیار بازیگر، بازیکن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاف — تصویر معاف

عفو کرده شده، بخشوده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاقب — تصویر معاقب

عقاب شده، شکنجه شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاتب — تصویر معاتب

عتاب کننده، سرزنش کننده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معرب — تصویر معرب

مقابل مبنی
در علوم ادبی در صرف ونحو عربی، ویژگی کلمه ای که قبول اعراب کند
اسمی که حرکت آخر آن به واسطۀ نقش دستوری تغییر کند
واضح، آشکار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مجاب — تصویر مجاب

پاسخ داده شده، کسی که قانع شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاتب — تصویر معاتب

مورد عتاب قرار گرفته، سرزنش شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاذ — تصویر معاذ

پناهگاه، جایی که به آن پناه ببرند، جای امن که از ترس دشمن در آنجا پناهنده شوند، پناه جای

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معذب — تصویر معذب

در رنج و عذاب، عذاب شده، شکنجه شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مناب — تصویر مناب

نایب مناب، جانشین، قائم مقام، خلیفه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معاقب — تصویر معاقب

عقاب کننده، عذاب دهنده، دنبال کننده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معیب — تصویر معیب

عیب دار، عیب ناک، معیوب، ناقص، ناراست

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معقب — تصویر معقب

پس آینده، آنکه درنگ کند و عقب بیندازد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معرب — تصویر معرب

لغتی که از زبان دیگر وارد زبان عربی شده و تغییراتی مطابق آن زبان پیدا کرده، عربی شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متاب — تصویر متاب

بازگشتن به سوی حق، توبه و بازگشت از گناه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از صعاب — تصویر صعاب

صعب ها، دشواری ها، سختی ها، جمع واژۀ صعب

فرهنگ فارسی عمید