جدول جو
جدول جو

معنی مظلوم - جستجوی لغت در جدول جو

مظلوم
ستمدیده
تصویری از مظلوم
تصویر مظلوم
فرهنگ واژه فارسی سره
مظلوم
ستم رسیده، کسی که به او ظلم و تعدّی شده، ستم دیده
تصویری از مظلوم
تصویر مظلوم
فرهنگ فارسی عمید
مظلوم
جفا شده، ستمدیده
تصویری از مظلوم
تصویر مظلوم
فرهنگ لغت هوشیار
مظلوم
((مَ))
ستمدیده
تصویری از مظلوم
تصویر مظلوم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مونث مظلوم، جمع مظلومات. مظلومی. مظلوم بودن ستمدیدگی: و بر مظلومی هابیل و درد دل او میگریند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلوم
تصویر معلوم
دانسته، آشکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معلوم
تصویر معلوم
مقابل مجهول، دانسته، دریافت شده، آشکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متلوم
تصویر متلوم
درنگ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مظلام
تصویر مظلام
تاریک، روز سخت، کار بیسر و ته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلوم
تصویر معلوم
دانسته شده، هویدا، واضح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکلوم
تصویر مکلوم
خسته شده و مجروح گشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلوم
تصویر معلوم
((مَ))
آشکار شده، دانسته شده، کنایه از زر و درم و دینار
فرهنگ فارسی معین
ที่รู้จัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ظلوم
تصویر ظلوم
بسیار ظلم کننده، بسیار ستمکار
فرهنگ فارسی عمید