جدول جو
جدول جو

معنی مطلوبه - جستجوی لغت در جدول جو

مطلوبه
(مَ بَ)
مؤنث مطلوب. ج، مطلوبات. و رجوع به مطلوب شود
لغت نامه دهخدا
مطلوبه
مونث مطلوب، جمع مطلوبات
تصویری از مطلوبه
تصویر مطلوبه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغلوبه
تصویر مغلوبه
مغلوب، آنکه بر وی چیره شده باشند، شکست خورده، در موسیقی گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
خواسته شده، چیزخواسته شده
فرهنگ فارسی عمید
(مَ بَ)
تأنیث محلوب ، شتر دوشیدنی: ناقه محلوبه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ بَ)
مؤنث مسلوب. رجوع به مسلوب شود
لغت نامه دهخدا
(مُ بَ)
حدیقه مغلوبه، باغ به هم نزدیک و در هم پیچیده درخت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ بَ)
کنایه از جنگ درهم آمیخته. و جنگ مغلوبه مشهور است. (آنندراج) :
ز مغلوبه گردد یکی روی و پشت
دل و گرده کوشنده در چنگ و مشت.
ظهوری (از آنندراج).
- جنگ مغلوبه، جنگ به انبوه. جنگی که طرفین متخاصم همه در هم آویزند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مغلوبه گشتن جنگ، شدت یافتن جنگ. درهم آویختن طرفین متخاصم:
مژگان او دو صف شد و مغلوبه گشت جنگ
آنگاه آمدند به هم آشنا برون.
مسیح کاشی (از آنندراج)
تأنیث مغلوب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مغلوب شود
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ)
ارض مطلوله، زمین باران ریز رسیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ قَ)
زن دردگرفته. (بحر الجواهر). زن مبتلاشده به درد زه. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). درد زه گرفته. (مهذب الاسماء). زن که دردش است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مسلوبه
تصویر مسلوبه
مونث مسلوب
فرهنگ لغت هوشیار
مغلوبه در فارسی مونث مغلوب کالیده شکست یافته، در هم آویخته مونث مغلوب: (اسکندر از همه شاهان هخامنشی از حیث رفتار با ملل مغلوبه عقب است) (ایران باستان ج 1943: 2) یا جنگ مغلوبه. جنگی که دو طرف متخاصم در هم ریزند و بهم آویزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقلوبه
تصویر مقلوبه
مونث مقلوب
فرهنگ لغت هوشیار
خواسته و جسته، درخواست شده، خوش آیند، آرزو شده، مرغوب، میل و خواهش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
((مَ))
خواسته شده، طلب شده، دلپسند، خوش آیند، محبوب، معشوق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
دلپذیر، دل خواه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
Advisable, Desirable, Favorable, Pleasant, Desirably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
conseillé, désirable, de manière désirable, favorable, agréable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
disarankan, diinginkan, secara diinginkan, menguntungkan, menyenangkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
wa kuhitajika, inayohitajika, kwa kutamaniwa, chanya, kupendeza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
勧められる , 望ましい , 望ましく , 好ましい , 楽しい
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
明智的 , 理想的 , 令人向往地 , 有利的 , 令人愉快的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
מומלץ , רצוי , רצוי , חיובי , נעים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
권장되는 , 바람직한 , 바람직하게 , 유리한 , 기쁜
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
tavsiye edilen, arzu edilen, istenilen şekilde, olumlu, hoş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
aconselhável, desejável, desejavelmente, favorável, agradável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
उचित , वांछनीय , इच्छनीय रूप से , अनुकूल , सुखद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
consigliabile, desiderabile, favorevole, piacevole
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
aconsejable, deseable, deseablemente, favorable, agradable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
raadzaam, gewenst, wenselijk, gunstig, aangenaam
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
доцільний , бажаний , бажано , сприятливий , приємний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
целесообразный , желаемый , желаемо , благоприятный , приятный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
wskazany, pożądany, pożądanie, sprzyjający, przyjemny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
ratsam, wünschenswert, günstig, angenehm
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مطلوب
تصویر مطلوب
ควรแนะนำ , ที่ต้องการ , อย่างที่ต้องการ , เป็นมิตร , น่ายินดี
دیکشنری فارسی به تایلندی