- مضاجع
- مضجع ها، خوابگاه ها، آرامگاه ها، جمع واژۀ مضجع
معنی مضاجع - جستجوی لغت در جدول جو
- مضاجع
- خوابگاه ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
با هم خوابیدن، همخوابگی
مضاجعه و مضاجعت در فارسی: همخوابی همبستری: با زن باهم خوابیدن هم بستر گردیدن، همخوابگی هم بستری
باهم خوابیدن هم بستر گردیدن، همخوابگی هم بستری
زمان کنونی
بازیابه ها، بن مایه ها
مرجع ها، محل های بازگشت، جمع واژۀ مرجع
در دستور زبان فعلی که به زمان حال یا آینده دلالت کند
در علم عروض بحری بر وزن مفاعیلن فاعلاتن مفاعیلن فاعلاتن
در علم عروض بحری بر وزن مفاعیلن فاعلاتن مفاعیلن فاعلاتن
جمع مرجع، محلهای رجوع
شریک و شبیه و مانند شونده
((مَ جِ))
فرهنگ فارسی معین
جمع مرجع
مراجع تقلید: مجتهدانی که مردم از آنان در احکام شرعی تقلید کنند
مراجع قانون: منابعی که قوانین از آن ها اقتباس و استنباط شده است
مراجع قانونی: مؤسسات و اداراتی که بر طبق قانون برای مراجعه افراد به منظور تنظیم روابط افراد با هم
مراجع تقلید: مجتهدانی که مردم از آنان در احکام شرعی تقلید کنند
مراجع قانون: منابعی که قوانین از آن ها اقتباس و استنباط شده است
مراجع قانونی: مؤسسات و اداراتی که بر طبق قانون برای مراجعه افراد به منظور تنظیم روابط افراد با هم
رجوع کننده
بر پهلو خفته: مرد، پر خواب خسبنده، گول، ستاره فرو رو، بخور بخواب: ستور، تنبل، گراینده، دهانه رود مرد بر پهلو خوابیده، کاهل بسیار خسبنده ملازم خانه به جهت عجز یا بزرگی، جمع ضواجع
خوابگاه، آرامگاه گور خوابگاه: ... نه چون گله و رمه گوسفندانم که م، جمع ومضجع بیک جای دارند، قبر آرامگاه، جمع مضاجع
خاییدن، خاییدنی
خوابگاه، آرامگاه