جدول جو
جدول جو

معنی مشهود - جستجوی لغت در جدول جو

مشهود
حاضر شده، دیده شده، آنچه دیده شود، آنچه بر آن گواه شوند، روز جمعه، روز قیامت
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
فرهنگ فارسی عمید
مشهود
هویدا، پیدا، پدیدار، نمایان
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
فرهنگ لغت هوشیار
مشهود
((مَ))
دیده شده
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
فرهنگ فارسی معین
مشهود
آشکارا، آشکار، بارز، پدیدار، پیدا، جلی، روشن، ظاهر، محسوس، مرئی، معلوم، نمایان، نمودار، واضح، هویدا
متضاد: ناپیدا، نامشهود
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مشهود
واضحٌ
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به عربی
مشهود
Conspicuous
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشهود
conspicueux
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مشهود
conspicuo
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مشهود
conspícuo
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مشهود
auffällig
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشهود
widoczny
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشهود
заметный
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به روسی
مشهود
помітний
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مشهود
نمایاں
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به اردو
مشهود
দৃশ্যমান
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به بنگالی
مشهود
โดดเด่น
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به تایلندی
مشهود
inayoonekana
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مشهود
目立つ
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مشهود
显眼的
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به چینی
مشهود
opvallend
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به هلندی
مشهود
눈에 띄는
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به کره ای
مشهود
göze çarpan
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مشهود
mencolok
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مشهود
प्रकट
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به هندی
مشهود
appariscente
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مشهود
בולט
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معهود
تصویر معهود
مورد عهد واقع شده، معروف، دیده و شناخته شده، قدیمی، کهنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشهور
تصویر مشهور
معروف میان مردم، نامی، نام دار، بنام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجهود
تصویر مجهود
کوشش، تلاش، جد و جهد
فرهنگ فارسی عمید
(مَ دَ)
نماز یا نماز مغرب یا نماز فجر، بدان جهت که ملائک حاضر میشوند و مزد مصلی را مینویسند، یاملائک شب و ملائک روز حاضر میشوند آن را. (منتهی الارب). نماز یا نماز مغرب یا نماز فجر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مشدود
تصویر مشدود
توان بخشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجهود
تصویر مجهود
کوشش، جهد، غایت کوشش
فرهنگ لغت هوشیار
مشهوده در فارسی مونث مشهود بنگرید به مشهود مونث مشهود، جمع مشهودات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشعود
تصویر مشعود
افسون زده جادو شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشهور
تصویر مشهور
پرآوازه، سرشناس، نامی، نامدار، سرشناس
فرهنگ واژه فارسی سره