- مشقات
- مشقت ها، سختی ها، رنج ها، محنت ها، جمع واژۀ مشقت
معنی مشقات - جستجوی لغت در جدول جو
- مشقات
- جمع مشقه، ارگ ها رنجها جمع مشقت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منفذ و جایی که در آن چراغ بگذارند، هر جایی که در یا روی آن چراغ گذاشته شود
مفرد واژۀ مواقیت، محل قرار، محل احرام بستن حجاج، موضعی که حجاج در آنجا احرام می بندند، جمع مواقیت، وقت، هنگام
پلکان. پلکان، نردبان: در زمین منفذی و بر آسمان مرقاتی می جست تاخود را از لشکر بی کران بر کران کند، جمع مراقی
جمع مشتقه، بر گرفتگان جمع مشتقه (مشتق) توضیح در فارسی از یک ریشه چهارده صیغه مشابه و غیر مشابه مشتق میگردد بطریق ذیل: اسم مصدر، مصدر، امرحاضر، ماضی، مضارع، دعا 7 و، اسم فاعل و صفت فاعلی، اسم مفعول -10 مصدر مخفف، حاصل مصدر، صیغه مبالغه، صفت مشبهه، چندقسم اسم و حاصل مصدر و صفت
آلتی که در آن چراغ و قندیل گذارند جایی که در آن چراغ نهند. توضیح رسم الخط صحیح آن در عربی مشکاه و در رسم الخط قرآنی مشکوه است ولی بشیوه نویسندگان ایرانی در فارسی مشکات درست تر است
وقت و هنگام کار، تعیین وقت
پلکان، نردبان
وقت، هنگام کار، محل احرام بستن حاجیان، جمع مواقیت
پلکان، نردبان
دشواری، رنج، سختی، تعب
سختی، رنج، محنت
Hardship
dificuldade
trudność
трудности
труднощі
moeilijkheid
Härte
dificultad
difficulté
difficoltà
कठिनाई
kesulitan
ugumu