جدول جو
جدول جو

معنی مشعلدار - جستجوی لغت در جدول جو

مشعلدار
(مَ عَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین که 660 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
مشعلدار
(خوَشْ / خُشْ شِ نَ /نُو)
آن که مشعل حمل کند. دارنده و نگاهدارندۀ مشعل:
نازنین مگذار دل را کز پی پروانگی
ناز مشعلدار سلطان برنتابد هر دلی.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 880)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشعل دار
تصویر مشعل دار
آنکه مشعل در دست گیرد و پیشاپیش دیگران برود
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
ملچ. ملج. نارون. (یادداشت مؤلف). ملیچ. ملیج. لروت. لونگا. (از جنگل شناسی ج 1 ص 210). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(دُ خوا / خا)
دارای میل، دارای خطوط موازی طولانی یا برجستگی های موازی در پارچه
لغت نامه دهخدا
از کوههای شمال قزوین نزدیک امامزاده باراجین
لغت نامه دهخدا
(خِ مَ نُ / نِ / نَ)
صاحب مال و دولتمند، (آنندراج)، غنی و پولدار و متمول و مالک و صاحب مال، (ناظم الاطباء)، مال دارنده، دارای مال، ثروتمند، غنی، توانگر، دارا، صاحب ثروت، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
یکی مایه ور مالدار ایدر است
که گنجش ز گنج تو افزون تر است،
فردوسی،
مالداران توانگر کیسۀ درویش دل
در جفا درویش را از غم توانگر کرده اند،
سنائی،
من مفلسم و تو مالداری
من خالیم و تو خالداری،
نظامی،
مالداری را شنیدم که به بخل اندر چنان مشهور بود که حاتم طائی در کرم، (گلستان چ قریب ص 109)، مالک ستور و حشم، صاحب مواشی، آنکه گاو و گوسفند و خر و استر و امثال آن دارد، صاحب چارپایان، آنکه رمه و گله و ایلخی دارد برای فروش یا اجاره یا فایده های دیگر، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، خرکچی، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
دارندۀ شال،
درخت شال، تمغازده شده مانند تمغای شال، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ گُ)
دارندۀ مشعل. مشعل دارنده. که مشعل به دست گیرد راه نمودن یا راه رفتن را: عالم ناپرهیزکار کوری است مشعله دار. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(خِ قَ / قِ)
به اصطلاح مردم هند، صاحب منصبی که در تحت حکم کوتوال باشد و حافظ امنیت شهر ومانع از تعدیات مردم. سرهنگ پلیس. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ عَ)
شغل و عمل مشعل دار. رجوع به مشعل و مشعلدار شود
لغت نامه دهخدا
(مَ عَ)
رئیس مشعلداران: محمدرضابیک مشعلدارباشی که به اسم رسالت نزد... رفته بود. (عالم آرای عباسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مالدار
تصویر مالدار
صاحب مال و دولتمند، متمول، ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشعل داری
تصویر مشعل داری
شماله داری شغل و عمل مشعل دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشعل دار
تصویر مشعل دار
شماله دار آنکه مشعل در دست گیرد و حمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
مشعل کش، مشعل چی، پیشرو، راهنما
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کسی که صاحب گله ی گاو یا گوسفند باشد، سرمایه دار
فرهنگ گویش مازندرانی
مملو از بوی مشک، ماسکی
دیکشنری اردو به فارسی