جدول جو
جدول جو

معنی مشروح - جستجوی لغت در جدول جو

مشروح
شرح داده شده، بیان شده
تصویری از مشروح
تصویر مشروح
فرهنگ فارسی عمید
مشروح
بیان کرده شده، ذکر شده
تصویری از مشروح
تصویر مشروح
فرهنگ لغت هوشیار
مشروح
((مَ))
بیان شده، شرح داده شده
تصویری از مشروح
تصویر مشروح
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطروح
تصویر مطروح
انداخته شده، دور افکنده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
شرط کرده شده، آنچه مقید به شرط است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
زخم شده، زخمی، زخمدار، کنایه از آزرده، رنجیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
آنچه مطابق شرع باشد و شرع آن را روا و جایز بداند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
هر نوع نوشیدنی الکل دار که باعث مستی شود، سیراب، آشامیدنی
فرهنگ فارسی عمید
معین بر آن است که این واژه در تازی نیامده (زیرا شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند) این واژه در منتهی الارب و آنندراج آمده و گمان می رود که با مشرف هم پیوند و همخانواده باشد زیر دست وضیع مقابل شریف: رئیس و مرووس و شریف و مشروف... توضیح این صورت در عربی نیامده چه شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
هر چیز آشامیده شده و قابل شرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
لازم گردانیده شده و پیمان کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
روا، جایز و مطابق شرع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطروح
تصویر مطروح
انداخته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروم
تصویر مشروم
بریده بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
خسته، زخم دار، جراحت برداشته
فرهنگ لغت هوشیار
دار مکی به گویایی بشرح با تفصیل مفصلا: و حقایق آن حال و رفتن امام قلی خان بدان صوب... و انعدام فرنگیه و پرتکالیه از آن مللک مشروحا در سال آینده مرقوم قلم و قایع رقم خواهد شد
فرهنگ لغت هوشیار
مشروحه در فارسی مونث مشروح بنگرید به مشروح مونث مشروح: مکتوبات مشروحه، جمع مشروحات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
((مَ))
جایز، روا، سازگار یا مطابق با شرع، شرعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
((مَ))
آشامیدنی، هرچیز قابل آشامیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
((مَ))
شرط کرده شده، ملزم شده، در فارسی، دانشجویی که چند ترم پیاپی نمره معدلش زیر 10 بشود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطروح
تصویر مطروح
((مَ))
دور انداخته شده، افکنده شده، جای دور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروف
تصویر مشروف
((مَ))
وضیع، مقابل شریف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
((مَ))
زخمی، زخم خورده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
زخمی، افگار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
Injured
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
Legitimate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
Eligible
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
ferido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
legítimo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
elegível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
verletzt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
legitim
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
berechtigt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
ranny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
legalny
دیکشنری فارسی به لهستانی