جدول جو
جدول جو

معنی مشخصات - جستجوی لغت در جدول جو

مشخصات
(مُ شَخْ خِ)
علائم و نشانه ها که جدا کند از یکدیگر. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). جمع واژۀ مشخصه. و رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
مشخصات
جمع مشخصه، یوتاران، ویچاردگان، انگشت نما ها، نشاختگان
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
فرهنگ لغت هوشیار
مشخصات
شناسه ها، ویژگیها
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
فرهنگ واژه فارسی سره
مشخصات
ویژگیها، مشخصه ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مشخصات
تحديدٌ
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به عربی
مشخصات
Specification
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشخصات
spécification
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مشخصات
especificação
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مشخصات
Spezifikation
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشخصات
specyfikacja
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشخصات
спецификация
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به روسی
مشخصات
специфікація
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مشخصات
specificatie
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به هلندی
مشخصات
especificación
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مشخصات
विशिष्टता
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به هندی
مشخصات
নির্দিষ্টকরণ
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به بنگالی
مشخصات
وضاحت
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به اردو
مشخصات
ข้อกำหนด
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به تایلندی
مشخصات
maelezo maalum
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مشخصات
מִפְרָט
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به عبری
مشخصات
仕様
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مشخصات
specificazione
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مشخصات
명세서
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به کره ای
مشخصات
spesifikasyon
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مشخصات
spesifikasi
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مشخصات
规范
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
دیکشنری فارسی به چینی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متخصصات
تصویر متخصصات
جمع متخصصه، کار شناسان آز مودگان ویژه کاران جمع متخصصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متخلصات
تصویر متخلصات
جمع متخلصه، نامیدگان جمع متخلصه
فرهنگ لغت هوشیار
مونث شخصی: امر شخصیه، قضیه ای که موضوع آن شخص و فرد معین باشد مانند زید عالم است مقابل محصوره که موضوع آن کل یا بعض است، جمع شخصیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشخیصات
تصویر تشخیصات
جمع تشخیص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترخصات
تصویر ترخصات
جمع ترخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملخصات
تصویر ملخصات
جمع ملخصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متشخصات
تصویر متشخصات
جمع متشخصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشخصات
تصویر تشخصات
جمع تشخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشکلات
تصویر مشکلات
دشواری ها، دشوار یها
فرهنگ واژه فارسی سره