جمع واژۀ مشافهت: و استادم بونصر نامه ها و مشافهات نسخت کرد و نبشته آمد. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 376). و ابوالعلا به دیوان وزارت آمد و نامه ها و مشافهات استادم بستد و بخواند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 509). و رجوع به مدخل بعد و مشافهه شود
جَمعِ واژۀ مشافهت: و استادم بونصر نامه ها و مشافهات نسخت کرد و نبشته آمد. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 376). و ابوالعلا به دیوان وزارت آمد و نامه ها و مشافهات استادم بستد و بخواند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 509). و رجوع به مدخل بعد و مشافهه شود
آیات مخفی المعنی. (آنندراج) (غیاث). - آیات متشابهات، آیه هائی از قرآن مجید که دارای معانی باشند که حقیقت آن معلوم نباشد ضد آیات محکمات. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادۀ قبل شود
آیات مخفی المعنی. (آنندراج) (غیاث). - آیات متشابهات، آیه هائی از قرآن مجید که دارای معانی باشند که حقیقت آن معلوم نباشد ضد آیات محکمات. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادۀ قبل شود
جمع واژۀ مشاعره. (فرهنگ فارسی معین) : مشاعرات او با استاد ابوبکر خوارزمی مشهور و در یتیمهالدهر مستوفی ذکر آورده. (لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 30). و رجوع به مشاعره معنی اوّل شود
جَمعِ واژۀ مشاعره. (فرهنگ فارسی معین) : مشاعرات او با استاد ابوبکر خوارزمی مشهور و در یتیمهالدهر مستوفی ذکر آورده. (لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 30). و رجوع به مشاعره معنی اوّل شود
سخن رویاروئی. (از ناظم الاطباء) : و وقوع تطلیقات منکوحات مواجههً و مشافههً بر زبان راندند. (تاریخ غازانی چ کارل یان ص 54). و مستدعیات خود را بدون واسطه مشافههً عرض و پادشاهان سابق هر گونه خدمتی و رجوعی به ضرابخانه می داشته اند. (تذکره الملوک ص 21). قاعده آن است که هر کس مشافههً از پادشاه شنیده باشد. (تذکره الملوک ص 30)
سخن رویاروئی. (از ناظم الاطباء) : و وقوع تطلیقات منکوحات مواجههً و مشافههً بر زبان راندند. (تاریخ غازانی چ کارل یان ص 54). و مستدعیات خود را بدون واسطه مشافههً عرض و پادشاهان سابق هر گونه خدمتی و رجوعی به ضرابخانه می داشته اند. (تذکره الملوک ص 21). قاعده آن است که هر کس مشافههً از پادشاه شنیده باشد. (تذکره الملوک ص 30)
جمع واژۀ مشاوره: و درهمه اصناف خطابت مفید اما تعلق ممکن و غیرممکن به مشاورات و کاین و غیرکاین به مشاجرات و تعظیم و تحقیر او به منافرات بیشتر بود. (اساس الاقتباس ص 569)
جَمعِ واژۀ مشاوره: و درهمه اصناف خطابت مفید اما تعلق ممکن و غیرممکن به مشاورات و کاین و غیرکاین به مشاجرات و تعظیم و تحقیر او به منافرات بیشتر بود. (اساس الاقتباس ص 569)
محسوسات. (محیطالمحیط) (اقرب الموارد). ملاحظات و معاینات و هر آنچه با چشم درک می شود و مبرهن و مدلل می گردد. (ناظم الاطباء). آنچه حس بدان دستور دهد و حکم کند، خواه از حواس ظاهر باشد یا باطن، مثل: الشمس مشرقه و النار محرقه یا ان لنا غضباً و خوفا. (از تعریفات). اما فلکیات. چون یک قسمت مهم آن مبنی است بر تجربیات و مشاهدات لذا آن هم از حد فلسفه خارج می باشد. (ترجمه شعر العجم شبلی ج 5 ص 177). و رجوع به حکمت اشراق شود. - مشاهدات غیبیه، ملاحظه و معاینۀ چیزهای غیرحاضر و آینده. (ناظم الاطباء)
محسوسات. (محیطالمحیط) (اقرب الموارد). ملاحظات و معاینات و هر آنچه با چشم درک می شود و مبرهن و مدلل می گردد. (ناظم الاطباء). آنچه حس بدان دستور دهد و حکم کند، خواه از حواس ظاهر باشد یا باطن، مثل: الشمس مشرقه و النار محرقه یا ان لنا غضباً و خوفا. (از تعریفات). اما فلکیات. چون یک قسمت مهم آن مبنی است بر تجربیات و مشاهدات لذا آن هم از حد فلسفه خارج می باشد. (ترجمه شعر العجم شبلی ج 5 ص 177). و رجوع به حکمت اشراق شود. - مشاهدات غیبیه، ملاحظه و معاینۀ چیزهای غیرحاضر و آینده. (ناظم الاطباء)
مانندگیها و چیزهای شبیه به هم و... (ناظم الاطباء). جمع واژۀ مشابهه (مشابهت) ، به معنی مانندگی: و دلیل را قسمت کنند بعلامات و مشابهات. (اساس الاقتباس). و رجوع به مشابهه و مشابهت شود
مانندگیها و چیزهای شبیه به هم و... (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ مشابهه (مشابهت) ، به معنی مانندگی: و دلیل را قسمت کنند بعلامات و مشابهات. (اساس الاقتباس). و رجوع به مشابهه و مشابهت شود
جمع متشابهه، چند آرشان چند مانکان جمع متشابهه. یا آیات متشابهات. آیه هایی از قرآن که معنی آنها بر مردم آشکار نباشد مقابل آیات محکمات: سپس از آنکه متشابهات کتاب را یاد کرد گفت
جمع متشابهه، چند آرشان چند مانکان جمع متشابهه. یا آیات متشابهات. آیه هایی از قرآن که معنی آنها بر مردم آشکار نباشد مقابل آیات محکمات: سپس از آنکه متشابهات کتاب را یاد کرد گفت
جمع معافیه، باز بخشودگان جمع معافیه املاک و مستغلاتی که ازپرداخت مالیات معاف اند: در هنگام خروج آن حضرت و آغاز نشو و نمای این دولت صوفیان مذکور بمعافیات و سیور غالات سرافرازی یافته اند
جمع معافیه، باز بخشودگان جمع معافیه املاک و مستغلاتی که ازپرداخت مالیات معاف اند: در هنگام خروج آن حضرت و آغاز نشو و نمای این دولت صوفیان مذکور بمعافیات و سیور غالات سرافرازی یافته اند