جدول جو
جدول جو

معنی مشارالیهم - جستجوی لغت در جدول جو

مشارالیهم
اشاره شده به آن ها
تصویری از مشارالیهم
تصویر مشارالیهم
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشارالیها
تصویر مشارالیها
مورد اشاره مؤنث
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشارالیه
تصویر مشارالیه
کسی که به او اشاره شده، اشاره شده به او
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشارالیهما
تصویر مشارالیهما
نماردگان نامبردگان ایشان: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشارالیهن
تصویر مشارالیهن
نماردگان نامبردگان ایشان: زن
فرهنگ لغت هوشیار
نمارده نامبرده وی: زن اشاره شد بدو (در مورد مونث و جمع آید)، یا مشارالیهم. اشاره شده بدانها (در مورد جمع مذکر آید)، یامشارالیهما. اشاره شده بان دو (در مورد مذکر و مونث آید)
فرهنگ لغت هوشیار
نمار ده نامبرده وی: مرد کسی که بدو اشاره شده (در مورد مذکر آید)، در پیش ذکر شده: در قتل سید مشارالیه مدخل بوده... . توضیح گاه صفتی است که بجای موصوف نشیند و درین صورت بمنزله ضمیر باشد: مشارالیه از فوت فرزند رشید نامدار اسماعیل میرزا واقعه نازله سلطان حسین صاحب تعزیه اندوهناک بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشارالیه
تصویر مشارالیه
نامبرده
فرهنگ واژه فارسی سره
مذکور، مزبور، معزی الیه، نامبرده
فرهنگ واژه مترادف متضاد