جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مشارالیهم

مشارالیها

مشارالیها
نمارده نامبرده وی: زن اشاره شد بدو (در مورد مونث و جمع آید)، یا مشارالیهم. اشاره شده بدانها (در مورد جمع مذکر آید)، یامشارالیهما. اشاره شده بان دو (در مورد مذکر و مونث آید)
فرهنگ لغت هوشیار

مشارالیه

مشارالیه
نمار ده نامبرده وی: مرد کسی که بدو اشاره شده (در مورد مذکر آید)، در پیش ذکر شده: در قتل سید مشارالیه مدخل بوده... . توضیح گاه صفتی است که بجای موصوف نشیند و درین صورت بمنزله ضمیر باشد: مشارالیه از فوت فرزند رشید نامدار اسماعیل میرزا واقعه نازله سلطان حسین صاحب تعزیه اندوهناک بود
فرهنگ لغت هوشیار