- مسیحیت
- مسیحی بودن، دین عیسی مسیح که سه شعبۀ مهم آن کاتولیک، پروتستان و ارتدکس است
معنی مسیحیت - جستجوی لغت در جدول جو
- مسیحیت
- مسیحی بودن عیسویت
- مسیحیت ((مَ یَّ))
- دین حضرت عیسی مسیح که سه شعبه مهم دارد، کاتولیک، پروتستان، ارتد وکس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث مسیحی
ترسایی
معتقد به دین مسیح، مربوط به مسیحیت مثلاً کشورهای مسیحی، در موسیقی گوشه ای در آواز افشاری
مسیهی ترسایی (نصرانی) آنکه بردین عیسی مسیح باشد عیسوی، جمع مسیحیون مسیحیین، الف - یکی از گوشه های دستگاه شور. ب - گوشه ای از دستگاه سه گاه
خوشدلی، شادمانی
گردانش، گردانندگی
جوانمردی، سخاوت، فتوت
مربوط به مسیح، کنایه از پاک
محال، نابودنی، امری که محال و غیر ممکن به نظر آید، از حال خود برگشته، تغییر شکل یافته، جسمی که تبدیل به جسم دیگر شده باشد، مکار، حیله گر
در تازی نیامده راینیتاری سالاری مدیر بودن مدیری
جمع مسبح، نیاگران جمع مسبح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
گیاه حساس
ترفند گر، ناشدنی، دیسنده، یاوه، فرساینده، ور تیشنده (تبدیل شونده) امری که محال و ناممکن باشد، جسمی که تبدیل بجسم دیگر شده مانند سگی که در نمکزارافتاده و تبدیل بنمک شود تبدیل شونده از حالی بحالی درآینده، مستهلک: امن دروی مستحیل و عدل دروی ناپدید کام دروی ناروا صحت دراو ناپایدار. (جمال الدین عبدالرزاق)، سخن بی سروته
ستم کننده
باده گوارنده
جمع مسیحی درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مسیحی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مسوحه (مسوح)
عمل و شغل ملاح ملوانی
Administration, Directorship, Management, Stewardship
administração, direção, gestão
Verwaltung, Direktion, Management
administracja, zarządzanie
управление , руководство
адміністрація , керівництво , управління
administratie, directie, beheer, rentmeesterschap
administración, dirección, gestión
administration, direction, gestion