جمع واژۀ مذکّی است. رجوع به مذکی شود، ابر بارباربارنده. (منتهی الارب) (ازاقرب الموارد). واحد مذاکی است و مذاکی السحاب، یعنی ابرهائی که مره بعد اخری ببارند. (از متن اللغه)
جَمعِ واژۀ مُذَکّی است. رجوع به مذکی شود، ابر بارباربارنده. (منتهی الارب) (ازاقرب الموارد). واحد مذاکی است و مذاکی السحاب، یعنی ابرهائی که مره بعد اخری ببارند. (از متن اللغه)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. در36هزارگزی جنوب شرقی اهواز بر سر راه اهواز به خلف آباد، در دشت گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. در36هزارگزی جنوب شرقی اهواز بر سر راه اهواز به خلف آباد، در دشت گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
مسکین بودن. فقر. درویشی. بی چیزی: براین آستان عجز و مسکینیت به از طاعت و خویشتن بینیت. سعدی (بوستان). گر دشمن من به دوستی بگزینی مسکین چه کند با تو بجز مسکینی. سعدی (رباعیات)
مسکین بودن. فقر. درویشی. بی چیزی: براین آستان عجز و مسکینیت به از طاعت و خویشتن بینیت. سعدی (بوستان). گر دشمن من به دوستی بگزینی مسکین چه کند با تو بجز مسکینی. سعدی (رباعیات)
جمع ممکنه، ناوران شایندان جمع ممکنه (ممکن) : ممکنها، کلیه موجودات عالم بجز موجود واحدی که مبدا کل است. موجودات ممکنات ذاتی و واجبات غیری هستند که آن غیر آنها را از عدم و مرحله قوت بفعل آورده
جمع ممکنه، ناوران شایندان جمع ممکنه (ممکن) : ممکنها، کلیه موجودات عالم بجز موجود واحدی که مبدا کل است. موجودات ممکنات ذاتی و واجبات غیری هستند که آن غیر آنها را از عدم و مرحله قوت بفعل آورده