اندوهگین. (مهذب الاسماء) (غیاث). حسرت خورنده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اندوهگین از درد یا رفتن مال. (از اقرب الموارد). متحسر. دریغخوار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ملهوف القلب، سوخته دل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
، ستمدیدۀ مضطردادخواه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مظلوم. (غیاث). ستمدیدۀ فریادخواه. مظلوم مستغیث. (ازاقرب الموارد) : عدل شاه مستعان ملهوفان، مستغاث مظلومان و مستمسک مهجوران است. (سندبادنامه ص 112). گویی... رگ ابریشمین آن رسن با جان ملهوفان پیوندی داشت. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 166). چون ما به استماع کلام ملهوفان عادت کرده ایم... (از مکاتیب خواجه رشیدالدین فضل اﷲ)
اندوهگین. (مهذب الاسماء) (غیاث). حسرت خورنده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اندوهگین از درد یا رفتن مال. (از اقرب الموارد). متحسر. دریغخوار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ملهوف القلب، سوخته دل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
، ستمدیدۀ مضطردادخواه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مظلوم. (غیاث). ستمدیدۀ فریادخواه. مظلوم مستغیث. (ازاقرب الموارد) : عدل شاه مستعان ملهوفان، مستغاث مظلومان و مستمسک مهجوران است. (سندبادنامه ص 112). گویی... رگ ابریشمین آن رسن با جان ملهوفان پیوندی داشت. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 166). چون ما به استماع کلام ملهوفان عادت کرده ایم... (از مکاتیب خواجه رشیدالدین فضل اﷲ)