جدول جو
جدول جو

معنی مستقیمه - جستجوی لغت در جدول جو

مستقیمه
(مُ تَ مَ)
تأنیث مستقیم. رجوع به مستقیم و استقامه شود.
- مستقیمهالاضلاع، سطحی که کناره های وی راست و برابر باشد. (ناظم الاطباء).
- زاویۀ مستقیمه، زاویۀ راست
لغت نامه دهخدا
مستقیمه
مستقیمه در فارسی مونث مستقیم بنگرید به مستقیم مونث مستقیم: خطوط مستقیمه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
ویژگی خطی که دو نقطه را با کم ترین فاصله به هم وصل می کند، کنایه از صحیح، درست، راست، بدون خمیدگی، بدون تغییر در مسیر، کنایه از بی واسطه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ)
مستقیم بودن. رجوع به مستقیم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
راست و معتدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
یکراست راست و مستقیم بطور مستقیم: مستقیما براه خود ادامه داد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
((مُ تَ))
راست، معتدل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
سرراست، یک راست
فرهنگ واژه فارسی سره
بلاواسطه، بی واسطه، راساً، سرراست
متضاد: باواسطه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
مباشرةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
Direct, Forthright
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
Directly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
directement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
direto, franco
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
direkt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
ישירות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
براہ راست
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
โดยตรง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
moja kwa moja
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
직접적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
直接に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
直接地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
doğrudan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
langsung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
সরাসরি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
सीधे
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
direttamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
directamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
direct
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
прямо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
прямо
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
bezpośrednio
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
direkt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مستقیما
تصویر مستقیما
diretamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مستقیم
تصویر مستقیم
bezpośredni
دیکشنری فارسی به لهستانی