جدول جو
جدول جو

معنی مستعهد - جستجوی لغت در جدول جو

مستعهد
(مُ تَ هَِ)
نعت فاعلی از استعهاد. تضمین دهنده دیگری را در مورد حوادث خویش. (اقرب الموارد) ، هم عهد و هم پیمان. (ناظم الاطباء). رجوع به استعهاد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متعهد
تصویر متعهد
دارای عهد و پیمان برای انجام وظیفه، کسی که امری را عهده دار شود، دارای تعهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
کسی که آماده برای کاری است، آماده، با استعداد
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ کِ)
نعت فاعلی از استعکاد. شتر و یاسوسمار فربه شده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، شکار پنهان شده. (منتهی الارب) ، آب جمعشده. (اقرب الموارد). رجوع به استعکاد شود
لغت نامه دهخدا
(مُتَ هَِ)
نعت فاعلی از استشهاد. طلب شهادت کننده از کسی. (اقرب الموارد). رجوع به استشهاد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ)
نعت مفعولی از استعاده. نفع گرفته شده. (غیاث) (آنندراج). رجوع به استعاده شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ بِ)
نعت فاعلی از استعباد. به بندگی گیرنده. (اقرب الموارد). رجوع به استعباد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ نِ)
نعت فاعلی از استعناد. شتر و اسب چیره شونده بر مهار و رسن، به عصا زننده مردم را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استعناد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ)
نعت فاعلی از استعاده. عادت خویش کننده چیزی را، خواهندۀ اعاده و تکرار مطلبی. (اقرب الموارد). رجوع به استعاده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مستشهد
تصویر مستشهد
گواهیخواه گواه جوی طلب کننده شاهد جوینده گواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستعبد
تصویر مستعبد
عبادتگاه، به بندگی گرفته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
کسی که عهد وپیمان ببندد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
مهیا و آماده شده بکاری، ساخته، حاضر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستعده
تصویر مستعده
مستعده در فارسی مونث مستعد آتاو اروند آماده مونث مستعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستشهد
تصویر مستشهد
((مُ تَ هِ))
طلب کننده شاهد، جوینده گواه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
((مُ تَ عَ هِّ))
ضامن، برعهده گیرنده، دارای حس مسئولیت در برابر ادای وظیفه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
((مُ تَ عِ دِّ))
آماده، مهیا، دارای قابلیت و استعداد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
پایبند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
Committed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
Predisposed, Liable, Susceptibly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
engagé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
comprometido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
engagiert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
haftbar, anfällig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
zaangażowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
odpowiedzialny, predysponowany, podatny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
преданный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
ответственный , предрасположенный , восприимчиво
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
відданий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
відповідальний , схильний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
toegewijd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
verantwoordelijk, geneigd, vatbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متعهد
تصویر متعهد
comprometido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
responsable, predispuesto, susceptible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مستعد
تصویر مستعد
responsável, predisposto, susceptível
دیکشنری فارسی به پرتغالی