مسالمت. مسالمه. سلام. صلح کردن با یکدیگر و آشتی کردن با کسی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). با کسی صلح کردن. (المصادر زوزنی). آشتی کردن با کسی. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به مسالمت و سلام و مسالمه شود
مسالمت. مسالمه. سلام. صلح کردن با یکدیگر و آشتی کردن با کسی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). با کسی صلح کردن. (المصادر زوزنی). آشتی کردن با کسی. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به مسالمت و سلام و مسالمه شود