- مساجد
- مسجدها، محل های عبادت مسلمانان، جمع واژۀ مسجد
معنی مساجد - جستجوی لغت در جدول جو
- مساجد
- جمع مسجد، از ریشه پارسی مزگت ها مزکد ها (بنگرید به مزگت در فرهنگ عمید)، جمع مسجد مزکتها: واضعاف آن بر عمارت مساجد و معابد و اربطه و مدارس و قناطر ومصانع ومزارات متبرک و بقاع خیر صرف کرده است
- مساجد ((مَ جِ))
- جمع مسجد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوگردیده، نو، جدید
مناسب، هم بازو، یار و یاور، موافق
مسندها، تکیه گاه ها
کنایه از مقامها و مرتبه ها
نوعی بالشهای بزرگ، جمع واژۀ مسند
کنایه از مقامها و مرتبه ها
نوعی بالشهای بزرگ، جمع واژۀ مسند
یاری دهنده، یارمند، کمک کننده
جمع مسند، نشستنگاهان جمع مسند
نو گشته نو سازی شده نو ساز نو گرداننده نو گردیده جدیدشده. نوکننده نو گرداننده
یاریگر، رزمجوی
مزگت
سجده کننده
محل عبادت مسلمانان
مسجد جامع (آدینه): مسجدی که روزهای جمعه در آن نماز جمعه می خوانند
مسجد جامع (آدینه): مسجدی که روزهای جمعه در آن نماز جمعه می خوانند
بزرگوار، گرامی، خوش خو، بخشنده، جوانمرد
بزرگوار و گرامی، بخشنده
خیک روغن، خیک انگبین، استواری
سجده گاه، جای عبادت مسلمانان