- مزکت
- مسجد: تو مشرف تری ز هر مردم همچو بیت الحر ز هر مزکت. (سوزنی رشیدی) یا مزکت آدینه. مسجد جمعه مسجد جامع: با چنین ماه چنین جشن بود همچو در مزکت آدینه سرای. (فرخی)
معنی مزکت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مسجد
برتری
لغزیدن و افتادن، لغزش
ساکت کننده، خاموش کننده
مسجد، محل عبادت مسلمانان
پادشاهی، سلطنت، سرزمین پادشاهی
نمونۀ کوچکی از یک وسیله، ساختمان، اتومبیل و موارد دیگر که قبل از شروع پروژۀ ساخت، برای نمایش آن، تهیه می شود
نوعی فرش که از الیاف مصنوعی بافته می شود
آنچه کسی یا چیزی به واسطۀ آن بر نوع خود برتری داشته باشد، افزونی، برتری
کارخانه و غیره که با چوب و مقوا سازند و تغییرات لازم را در آن نهند و سپس مطابق همان نمونه ساختمان را برآورند، کارگاه
لغزیدن، لغزش
مسجد: تو مشرف تری ز هر مردم همچو بیت الحر ز هر مزکت. (سوزنی رشیدی) یا مزکت آدینه. مسجد جمعه مسجد جامع: با چنین ماه چنین جشن بود همچو در مزکت آدینه سرای. (فرخی)
پاک شده
افزونی، فضیلت، استعلا، امتیاز
فرو نشان فرو نشاننده خاموش کننده خاموش کننده ساکت کننده
پادشاهی
نوعی فرش کرکدار پشمی یا از الیاف پشم گونه که روی زمین قرار میدهند
((مُ زَ کّ))
فرهنگ فارسی معین
پاک کننده، پاکیزه کننده، معرف، شناساننده، آنکه شاهدان عادل را تزکیه و آنها را به پاکی و پارسایی توصیف کند
معرفی کننده
پاکیزه شده، پاک شده، مالی که زکات آن داده شده، زکات داده شده
Advantage
vantagem
Vorteil
zaleta
преимущество
перевага