جدول جو
جدول جو

معنی مزلاگه - جستجوی لغت در جدول جو

مزلاگه(مَ زَ)
دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر، در 63هزارگزی شمال شرقی شادگان واقع است. گرمسیر است و دارای 75 تن سکنه. آبش از چاه است و محصول عمده غلات. شغل اهالی زراعت و حشم داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغلگاه
تصویر مغلگاه
جای خفت وخیز چهارپایان و ددان، خوابگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منزلگه
تصویر منزلگه
منزلگاه، برای مثال جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست / می خور که چنین فسانه ها کوته نیست (خیام - ۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منزلگاه
تصویر منزلگاه
جای فرود آمدن، جایی که مسافران در آن فرود آیند، کاروان سرا
منزلگاه کردن: اقامت کردن، برای مثال هرکجا دیدی آبخورد و گیاه / کردی آنجا دوهفته منزلگاه (نظامی۴ - ۶۹۰)
فرهنگ فارسی عمید
(مِ ءَ)
ابزاری که بدان سرمه در چشم می کشند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس) ، ابزاری آهنین که بدان موی و چرک از روی ادیم دور می کنند. (ناظم الاطباء). رجوع به محلاه شود
لغت نامه دهخدا
(مِ مَ)
مار. مزعافه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به مزعافه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از منزلگاه
تصویر منزلگاه
فرودگاه بار افکن تیم استیش جای فرود آمدن منزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازناگه
تصویر ازناگه
ازناگاه ناگهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منزلگه
تصویر منزلگه
جای فرود آمدن منزل
فرهنگ لغت هوشیار
عضوی که مدرک لذت است: تا نپیونداندت مزه بمزه گاهت و شهوتی بشهوتگاهت نرساند ترا مزه ای نباشدت و نفقه مزه را بمزه گاه طعامت نرساند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلاوه
تصویر میلاوه
انعامی که به شاگرد حجره و دکان دهند شاگردانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلاوه
تصویر میلاوه
((وِ))
شاگردانه، انعام، نوید، مژدگانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منزلگاه
تصویر منزلگاه
جای فرود آمدن، منزل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
إنّها عقبةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
Obtrusively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
de manière intrusive
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
押し付けがましく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
دخل اندازی کے ساتھ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
בצורה חודרנית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
kwa njia ya kuingilia kati
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
อย่างล่วงล้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
참견하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
打扰地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
in modo invadente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
müdahaleci bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
secara mengganggu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
অনধিকারভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
अतिक्रामक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
intrusivamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
нав'язливо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
навязчиво
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
natrętnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
aufdringlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
intrusivamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخلانه
تصویر مخلانه
opdringerig
دیکشنری فارسی به هلندی