جدول جو
جدول جو

معنی مزاعم - جستجوی لغت در جدول جو

مزاعم(مَ عِ)
خصومت و منازعت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال هذا أمر فیه مزاعم، هر امر مشکوک که طرف وثوق و اعتماد نباشد. یقال فی قول فلان مزاعم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مزاعم(مُ عِ)
شاهد. رجوع به مزاعمت شود
لغت نامه دهخدا
مزاعم
به گونه رمن دشمنی ها ستیزه ها
تصویری از مزاعم
تصویر مزاعم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطاعم
تصویر مطاعم
مطعم ها، جاهای غذا خوردن، خوراک ها، خوردنی ها، جمع واژۀ مطعم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
کسی یا چیزی که باعث زحمت دیگری می شود، رنج رساننده
فرهنگ فارسی عمید
(شَ / شیا)
انبوهی کردن. (منتهی الارب). مزاحمت نمودن. (ناظم الاطباء). و رجوع به مزاعمت شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
مزاعمه. رجوع به مزاعمه شود، شهادت: این هر دو لفظ (شهادت و مزاعمت) بر یکی معنی همی روند. (التفهیم ص 480)، طلب کردن کوکب است زعامت برجی را که در او حظی دارد به اتصال نظر یا به اتصال محل و آن کوکب را مزاعم آن برج خوانند و شهادت دو نوع بود یکی مزاعمت و دیگر دلالت بر غرض طالع سایل و بدین سبب مزاعم را شاهد خوانند و دلیل را نیز. (کفایه التعلیم از حاشیۀ صفحۀ 480 التفهیم چ جلال همائی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مطاعم
تصویر مطاعم
جمع مطعم، خوردنگاه ها خوردنگاهان خوردنی ها خواره ها جمع مطعم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاعمه
تصویر مزاعمه
مزاعمت در فارسی: انبوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاعمت
تصویر مزاعمت
انبوهی کردن، انبوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
زحمت رساننده، مانع و بازدارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
((مُ حِ))
باعث زحمت، آزار دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مزاعمت
تصویر مزاعمت
((مُ عَ مَ))
انبوهی کردن، انبوهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
دست و پا گیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
Obtrusive, Troublesome
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
intrusif, ennuyeux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
mengganggu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
ก้าวก่าย , เป็นภาระ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
kero, shida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
חוֹצְפָּנִי , מפריע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
押し付けがましい , 面倒な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
冒失的 , 麻烦的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
주제넘은 , 성가신
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
rahatsız edici, sorunlu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
natrętny, kłopotliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
দৃষ্টি আকর্ষণকারী , ঝামেলাযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
दखल देने वाला , परेशान करनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
invadente, fastidioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
entrometido, molesto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
opdringerig, hinderlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
нав'язливий , проблемний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
навязчивый , беспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
aufdringlich, lästig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
intrusivo, problemático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
مداخلت کرنے والا , پریشانی
دیکشنری فارسی به اردو