زرگونی. در پزشکی قدیم داروو معجونی است مرکب که در قوام قند ادویه را باریک کرده می آویزند. و آن پشت و گرده را قوت دهد و منی را بیفزاید. (فرهنگ فارسی معین) (غیاث اللغات) (از آنندراج). و این مخفف زرگونی است چه آن رنگ و رو را مثل زر، سرخ و روشن می نماید. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به زرعونی و زرگون شود
زرگونی. در پزشکی قدیم داروو معجونی است مرکب که در قوام قند ادویه را باریک کرده می آویزند. و آن پشت و گرده را قوت دهد و منی را بیفزاید. (فرهنگ فارسی معین) (غیاث اللغات) (از آنندراج). و این مخفف زرگونی است چه آن رنگ و رو را مثل زر، سرخ و روشن می نماید. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به زرعونی و زرگون شود
مغبون شدن. حالت و چگونگی مغبون. زیان دیدگی. فریب خوردگی در معامله و جز آن: اکنون ز مفلسی چه نوی چندین بردرد مانی و غم مغبونی. ناصرخسرو. و رجوع به مغبون شود
مغبون شدن. حالت و چگونگی مغبون. زیان دیدگی. فریب خوردگی در معامله و جز آن: اکنون ز مفلسی چه نوی چندین بردرد مانی و غم مغبونی. ناصرخسرو. و رجوع به مغبون شود
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 14هزارگزی جنوب شرقی شیراز و یک هزارگزی راه شیراز به خرچول، با 109 تن سکنه. آب آن از قنات، محصولش غلات، و صیفی، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 14هزارگزی جنوب شرقی شیراز و یک هزارگزی راه شیراز به خرچول، با 109 تن سکنه. آب آن از قنات، محصولش غلات، و صیفی، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
فرقه ای از ثنویه منسوب به مرقیون. (از مفاتیح العلوم). اصحاب مرقیون پیش از دیصانیه بوده اند و آنها گروهی از نصارا هستند نزدیکتر به مانویان از دیصانیه، گویند که اصل قدیم نور و ظلمت است و موجود سومی آنان را با یکدیگر آمیخته، و گویند خداوند از شرور منزه است و خلقت همه چیزها خالی از ضرر نیست و خداوند از خلقت همه چیز منزه است و در آن وجود سوم اختلاف کرده اند بعضی گویند آن حیات و همان عیسی (ع) است و گروهی گویند عیسی پیغمبر از طرف آن وجود سوم است و اشیاء را به امر و قدرت او ایجاد کرده ولیکن اتفاقاً عالم را محدث دانسته و گویند آثار مصنوعیت در آن هویداست و در آن شک ندارند و گمان برده اند هر کس از چربی و مسکر بپرهیزد و در تمام روزگار برای خدا نماز کند و پیوسته روزه بدارد از دام شیطان گریخته است. حکایات درباره مرقیونیه مختلف و مضطرب است و آنان را کتابتی است مخصوص به خود و دین را بدان کتابت نویسند. مرقیون را کتابی به نام انجیل بوده و پیروان وی را نیز کتبی بوده است ولی امروزه در دست نیست و این مردم در ظاهر دعوی نصرانیت کنند و در خراسان بسیارند و مانند پیروان مانی آشکارند. (از ابن الندیم)
فرقه ای از ثنویه منسوب به مرقیون. (از مفاتیح العلوم). اصحاب مرقیون پیش از دیصانیه بوده اند و آنها گروهی از نصارا هستند نزدیکتر به مانویان از دیصانیه، گویند که اصل قدیم نور و ظلمت است و موجود سومی آنان را با یکدیگر آمیخته، و گویند خداوند از شرور منزه است و خلقت همه چیزها خالی از ضرر نیست و خداوند از خلقت همه چیز منزه است و در آن وجود سوم اختلاف کرده اند بعضی گویند آن حیات و همان عیسی (ع) است و گروهی گویند عیسی پیغمبر از طرف آن وجود سوم است و اشیاء را به امر و قدرت او ایجاد کرده ولیکن اتفاقاً عالم را محدث دانسته و گویند آثار مصنوعیت در آن هویداست و در آن شک ندارند و گمان برده اند هر کس از چربی و مسکر بپرهیزد و در تمام روزگار برای خدا نماز کند و پیوسته روزه بدارد از دام شیطان گریخته است. حکایات درباره مرقیونیه مختلف و مضطرب است و آنان را کتابتی است مخصوص به خود و دین را بدان کتابت نویسند. مرقیون را کتابی به نام انجیل بوده و پیروان وی را نیز کتبی بوده است ولی امروزه در دست نیست و این مردم در ظاهر دعوی نصرانیت کنند و در خراسان بسیارند و مانند پیروان مانی آشکارند. (از ابن الندیم)
منسوب به ارغیان و رجوع به ابوالفتح سهل بن احمد بن علی ارغیانی و انساب سمعانی و معجم البلدان و ابن خلکان و روضات الجنات ص 325 شود، نرمی کردن با کسی. (منتهی الأرب) (تاج المصادر بیهقی). نرمی و مهاونه: در باب ارفاق و مجانبت از ارهاق او وصیت رفته بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 345) ، نفع کردن. (تاج المصادر بیهقی)
منسوب به ارغیان و رجوع به ابوالفتح سهل بن احمد بن علی ارغیانی و انساب سمعانی و معجم البلدان و ابن خلکان و روضات الجنات ص 325 شود، نرمی کردن با کسی. (منتهی الأرب) (تاج المصادر بیهقی). نرمی و مهاوَنه: در باب ارفاق و مجانبت از ارهاق او وصیت رفته بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 345) ، نفع کردن. (تاج المصادر بیهقی)
دارو و معجونی است مرکب که در قوام قند ادویه را باریک کرده میظمیزند و آن پشت و گرده را قوت دهد و منی را بیفزاید:) سخن حجت بشنو که تو را قوتش به کار آید از داروی زرغونی (ناصر خسرو 497)، توضیح: وجه تسمیه آنرا چنین نوشته اند: که این دارو رنگ رو را مثل زر سرخ و روشن نماید
دارو و معجونی است مرکب که در قوام قند ادویه را باریک کرده میظمیزند و آن پشت و گرده را قوت دهد و منی را بیفزاید:) سخن حجت بشنو که تو را قوتش به کار آید از داروی زرغونی (ناصر خسرو 497)، توضیح: وجه تسمیه آنرا چنین نوشته اند: که این دارو رنگ رو را مثل زر سرخ و روشن نماید