جدول جو
جدول جو

معنی مرتکض - جستجوی لغت در جدول جو

مرتکض
(مُ تَ کَ)
مرتکض الماء، جای بسیاری آب. (آنندراج) (منتهی الارب) (از متن اللغه). حوض. تالاب. جائی که آب بسیاری جمع باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مرتکض
(مُ تَ کِ)
مضطرب در کاری. (از متن اللغه). مضطرب و پریشان. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ارتکاض. رجوع به ارتکاض شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرتکو
تصویر مرتکو
مرکو، گنجشک، پرندۀ کوچک خاکی رنگ وحلال گوشت از دستۀ سبکبالان، ونج، مرگو، عصفور، بنجشک، چتوک، چکوک، چغک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرتاض
تصویر مرتاض
کسی که برای تهذیب نفس ریاضت بکشد، ریاضت کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
اقدام کننده به کاری به ویژه کار زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرتکو
تصویر مرتکو
گنجشک عصفور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
اقدام کننده بکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتاض
تصویر مرتاض
ریاضت کشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتکز
تصویر مرتکز
جایگزین ثابت مستقر جایگزین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتکز
تصویر مرتکز
((مُ تَ کِ))
ثابت، مستقر، جایگزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
((مُ تَ کِ))
انجام دهنده کاری ناروا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتاض
تصویر مرتاض
((مُ))
ریاضت کش، ریاضت کشیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتاض
تصویر مرتاض
تپاسبد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
Perpetrator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
auteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
犯人
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
범인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
犯罪者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
مرتکب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
עוֹבֵר עֲבֵירָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
mkosaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
ผู้กระทำผิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
pelaku
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
преступник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
অপরাধী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
अपराधी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
autore del reato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
perpetrador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
dader
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
злочинець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
sprawca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
Täter
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
perpetrador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
متمرکز، متمرکز شده است
دیکشنری اردو به فارسی