جدول جو
جدول جو

معنی مرات - جستجوی لغت در جدول جو

مرات
مره ها، بارها، دفعه ها، شماره ها، تعدادها، جمع واژۀ مره
تصویری از مرات
تصویر مرات
فرهنگ فارسی عمید
مرات(مَرْ را)
جمع واژۀ مرّه. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 87). دفعات. بارها: به کرات و مرات، به دفعات. رجوع به مرّه شود
لغت نامه دهخدا
مرات((مَ رّ))
ج. مره، دفعه ها، مرتبه ها
تصویری از مرات
تصویر مرات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
ثمره ها، نتیجه ها، حاصل ها، جمع واژۀ ثمره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراتب
تصویر مراتب
مرتبه ها، مقام ها، منزلت ها، پایه ها، بارها، دفعه ها، در تصوف مراحل سلوک، طبقه های ساختمان، جمع واژۀ مرتبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراتع
تصویر مراتع
مرتع ها، چراگاه ها، جاهای چریدن حیوانات علف خوارها، جمع واژۀ مرتع
فرهنگ فارسی عمید
(مَ تِ)
جمع واژۀ مرتع، به معنی چراگاه. رجوع به مرتع شود: اشتراک در مراتع نعم و اتحاد میان صنایع و خدم محقق شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 238). نوع انسان چنان نواحی و مرابع به چشم وگوش ندیده و نشنیده و جنس وحوش به غور و نجد چنان مراعی و مراتع نرسیده. (ترجمه محاسن اصفهان ص 11)
لغت نامه دهخدا
(مَ تِ)
درجات. طبقات. رتبه ها. جمع واژۀ مرتبه. رجوع به مرتبه شود:
تا طبعها مراتب دارند مختلف
آب است بر زمین و اثیر است بر هوا.
مسعود سعد.
اصحاب سلطان همیشه این مراتب را منظورنداشته اند بلکه به تدریج... آن درجات یافته اند. (کلیله و دمنه). رفتن بر درجات شرف بسیارمؤنت است و فرودآمدن از مراتب عز اندک عوارض. (کلیله و دمنه). مراتب میان اصحاب مروت... مشترک و متنازع فیه است. چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. (سندبادنامه ص 4). و چنانکه انبیا را مراتب است. (سندبادنامه ص 6). در خدمت حضرت سلطانی در مراتب و مناصب ترقی می کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 363).
مهتران آمدنداز پس و پیش
صف کشیدند بر مراتب خویش.
نظامی.
، بارها. دفعات.
- به مراتب، به دفعات. مکرراً. (فرهنگ فارسی معین).
- مراتب اعداد، آحاد و عشرات و مآت و الوف است. (از ناظم الاطباء). رجوع به مرتبه شود.
- مراتب چهارگانه، شریعت و طریقت و معرفت و حقیقت است. (غیاث اللغات).
- مراتب سته، به اصطلاح صوفیان، اول احدیت است که اعتبار ذات فقط است و به عالم غیب نیز مسمی می گردد و به قول بعضی وحدت که مسمی به یقین اول و برزخ کبری و قابلیت محض میشود و ثانی و احدیت که اعتبار ذات به اسماء و صفات تفصیلاً ثالث ارواح مجرده که از عبارت عقول عالیه و ارواح بشریه است رابع ملکوت که حاوی نفوس سماوی و بشریه است و آن را عالم مثال هم گویند، خامس عالم ملک که کنایه از اجسام و اعراض باشد و به عالم شهادت نیز مسمی میگردد، و سادس عالم انسان کامل که محل جمیع مراتب است. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(مَ تِ)
جمع واژۀ مرتاج. (منتهی الارب). رجوع به مرتاج شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غمرات
تصویر غمرات
جمع غمره، سختی ها جمع غمره. یا غمرات موت. سختی های مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از اعمال حج و آن اعمالی است که حاجیان در مکه انجام دهند حج اصغر، جمع عمرات عمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
میوه ها، بارها، درختها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمرات
تصویر جمرات
یکبار انداختن سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مرتع، واسترها گاویت ها چراگاه ها جمع مرتع چراگاهها: ... و در خفض عیش و لذت عمر بامن و استنامت و فراغ دل و استقامت حال در آن مراتع و مراعی بی زحمت حافظ و منت راعی بسر میبردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراتب
تصویر مراتب
درجات، طبقات، رتبه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراتب
تصویر مراتب
((مَ تِ))
جمع مرتبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جمرات
تصویر جمرات
((جَ مَ))
جمع جمره، جمرات حج سه موضع است در منی و مکه که آن ها را جمره الاولی، جمره الوسطی و جمره العقبه گویند و حاجیان در آن ها باید جمره (سنگریز ه) بریزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراتع
تصویر مراتع
((مَ تِ))
جمع مرتع، چراگاه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراتب
تصویر مراتب
چگونگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مراتع
تصویر مراتع
چراگاه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
مرتع ها، چراگاهها، مرغزارها، علفزارها
فرهنگ واژه مترادف متضاد
درجات، پایه ها، درجه ها، مراحل، منازل، ارزش ها، رتبه ها، قدرها، امر، قضیه، موضوع، مطلب، بارها، دفعات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
Fruition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
fructification
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
fruttificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
การออกผล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
vruchtvorming
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
fructificación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
плодоношение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
frutificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
结果
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
owocowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
плодоношення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
Fruchtbildung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ثمرات
تصویر ثمرات
berbuah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی