- مذاکرات
- گفتگوها
معنی مذاکرات - جستجوی لغت در جدول جو
- مذاکرات
- گفتگوها
- مذاکرات ((مُ کِ))
- جمع مذاکره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گفتگو کردن با کسی در موضوعی، گفتگو: مااین روایت بمذاکره شنیدیم، جمع مذاکرات
یاد آوری ها جمع تذکار
جمع مبتکره، نو پدید ها نو آیین ها جمع مبتکره (مبتکر)
جمع مبارکه، همایون ها فرخ ها جمع مبارکه
جمع متاخره، پسینیان واپسینیان درنگ کنندگان جمع متاخره
جمع متاثره، سنهیدگان جمع متاثره
رفع نمودن خصومت، دیوان عدالت
گواه بودنها جنگ های تن به تن سخنرانی ها داد خواهی ها جمع محاضره معلومات ادبی و تاریخی که در مجالس علما رد و بدل شود. یافن (علم) محاضرات. فنی (علمی) است که بدان ملکه ای حاصل شود که سخنی از دیگری آورند که از جهت معانی وصفی و یا از باب ترکیب خاصی که دارد با مقام مناسب افتد غرض از آن کسب این ملکه و فایده آن پرهیز از خطا در تطبیق آن سخن است با مقتضای مقام تخاطب از جهت معانی اصلی و از جهت ترکیب خاصی که آن سخن دارد. فرق میان این علم و علم معانی در آنست که علم معانی عبارت است از اینکه متکلم سخن خود را بر مقتضای حال و مقام و سخن منقول از دیگری را با خصوصیاتی مناسب بحال خود تطبیق دهد و محاضرات عبارت از بکار بردن سخن بلغاست در اثنای سخن بطریقی که در جایی مناسب بر سبیل حکایت ایراد گردد
جمع محاورت (محاوره)
جمع متنکره
جمع مخا طره، سیجیدن ها گرو بستن ها (مصدر واسم) جمع مخاطره
جمع مخاضرت (مخاضره)، جمع مخاضره
خبرهایی که مابین دو نفر رد و بدل گردد، شاخه ای از علوم ارتباطات
جمع مذکوره
جمع مشاهره (مشاهرت)
جمع مشاوره، اوسکارش ها رایزنی ها
جمع مشاعره، ویچستاران جمع مشاعره: و مشاعرات او با استاد ابوبکر خوارزمی مشهور و در یتیمه الدهر مستوفی ذکر آمده
جمع مشارکه، هنبازی ها، جمع مشارکت
جمع مشاجره، پتکاری ها همستیزی ها جمع مشاجره
جمع مصادره، باز گیری ها تاوان گیری ها جمع مصادره
جمع معاشره، همزیستی ها همامیزی ها آمد و شد ها همنشینی ها جمع معاشرت
جمع مفاکهه، لاغکاریها، خوش سخنی ها
جمع مفاخره، ناز ها، خویشبالی ها
مکابرات در فارسی، جمع مکابره، کابیدن ها جمع مکابرت (مکابره)
جمع مناظره، نگر گویی ها، در کاویدن
جمع موخره، پس انداخته ها پشت مانده ها، پایانه ها
جمع موامره، رایزنی ها و، باز خواه نامه ها به گونه رمن جمع موامره، قلمی (شعبه ای) از خط عربی که مستخرج از ثلاثین است و در دادخواهی میان ملوک بکار میرفته، نوشته هایی که سلاطین و حکام بنام مامورانی که وجوهی از اموال دولت را بنام خود ضبط میکردند صادر می نمودند و بموجب آن رد آن وجوه را از ایشان میخواستند: و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر ودواوین مثبت و مقنن گشت
((مُ بِ))
فرهنگ فارسی معین
جمع مخابره. تلفن خانه
شرکت مخابرات: شرکتی که مسئولیت تلگراف و تلفن و تلکس و مانند آن را به عهده دارد
شرکت مخابرات: شرکتی که مسئولیت تلگراف و تلفن و تلکس و مانند آن را به عهده دارد
سخنانی که از فصحا و بلغا در اثنای بحث و محاوره بیاورند که مناسب با مقام باشد
محاکمه، با کسی به دادگاه رفتن و بر هم اقامه دعوی کردن، دادرسی
Telecommunication