- مدعا
- داویده
معنی مدعا - جستجوی لغت در جدول جو
- مدعا
- آنچه مورد ادعا قرار گرفته، مورد ادعا
- مدعا
- هرآنچه ادعا کرده میشود و طلب کرده میشود، مراد، آرزو، خواهش، مقصود، اراده، غرض
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پشیناری به خود بستن فرا خواست، آرزو کردن دعوی کردن (خواه حق و خواه باطل) دعوی کردن بر کسی دعوی کردن بچیزی، نام و نسب خویش گفتن پیش حریف در کار زار، آرزو کردن، خواستن چیزی در دادگاهها بوسیله نوشته و یا گفتار از طرفی و ممکن است شخصی که چیزی را از دیگری میخواهد بر حق باشد یا ناحق
داوی، داویدن، داوش، داو
رسانه
خواهان، خواستار، داونده، داومند
دعوت شده، خوانده شده
گیاه و سبزه، چراگاه
ادعا کننده، دشمن، کسی که از چیزی لاف می زند که ندارد، در علم حقوق خواهان، کسی که با دیگری دعوی دارد، دعوی کننده
دعوی کرده شده، آرزو کرده شده
مهمان فرا خوانده ماهمان خوانده شده دعوت شده جمع مدعوین. توضیح مدعو اسم مفعول از دعا ید عود عوه است و بجای حمله متداول امروز نزد فلانی موعود هستم باید گفت: مدعو هستم) یعنی بانجا خوانده شده ام ودعوت دارم
گفتن سخنی که هنوز درستی یا نادرستی آن اثبات نشده است، مدعی شدن، در علم حقوق اقامۀ دعوی، خودبینی، خودستایی
Allegation, Assertion
Claimant, Litigant, Postulator, Pretender
reclamante, litigante, postulador, pretendente
обвинение , утверждение
Behauptung
Kläger, Postulator, Angeber
powód, postulant, pretendent
звинувачення , твердження
истец , постулятор , претендент
zarzut, twierdzenie
позивач , постулятор , претендент
指控 , 断言
eiser, postulant, pretendent
alegação, afirmação
accusa, affermazione
demandante, litigante, postulador, pretendiente
demandeur, plaideur, postulateur, prétendant
alegación, afirmación