معنی مخففه در فرهنگ فارسی عمید

مخفف، سبک شده، تخفیف یافته، مقابلِ مشدد، بی تشدید، ویژگی کلمه ای که حرفی از آن حذف شده مانندِ «هماره» ( همواره)

معنی مخففه در فرهنگ لغت هوشیار

مخففه در فارسی مونث مخفف: سبکبار ابا زوات کاستک مونث مخفف. مونث مخفف: علل مخففه مجازات

مخففه: مخفف، سبک شده، تخفیف یافته، مقابل مشدد، بی تشدید، ویژگی کلمه ای که حرفی از آن حذف شده مانند «هماره» ( همواره)

فرهنگ فارسی عمید

مخففه: مخففه در فارسی مونث مخفف: سبکبار ابا زوات کاستک مونث مخفف. مونث مخفف: علل مخففه مجازات

فرهنگ لغت هوشیار

مخافت در فارسی: ترسیدن بیمیدن بیم کردن

مخلفه در فارسی مونث مخلف مانداک مردری رخن، مانه (اثاث خانه) مونث مخلف: اشیا بجا مانده از مرده متروکات، هر یک از لوازم خانه

نهانی پنهانی مونث مخفی: قادر توانا از تفضلات مخفیه بی منتها

ابا زوات، کاهیده بطور مخفف سبکبار، بدون تشدید: هدیه مخففا در فارسی آمده

سبک شده، تخفیف یافته، مقابل مشدد، بی تشدید، ویژگی کلمه ای که حرفی از آن حذف شده مانند «هماره» ( همواره)

سبک و سبک شده، سبک وزن

((مَ خَ فِّ))

سبک کننده، کاهنده

((مُ خَ فَّ))

تخفیف داده شده، سبک شده، حرف بدون تشدید، در فارسی گاهی بعضی حروف را حذف کنند و آن را مخفف نامند، همواره، هماره. سپاه، سپه