- مخطاط
- کشک دار، راهراه
معنی مخطاط - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خط دار
مرد مجوش، به هم زننده: کار دیگران را
پرتگاه، دریا کنار، دلیر، پیشسرای، ور دنه، دسته دستاس، ماله ماله گلکاران، لبه دره
خوشنویس
خوش نویس و کسی که خوش می نویسد، استاد خط
خط خط شده، خط دار، راه راه
آبی که از بینی جاری می شود، آب بینی، در علم زیست شناسی پوشش داخلی حفره های دهان، بینی، حلق و مری
خلم، مف آب بینی پوشش صورتی رنگی که حفره داخلی عده زیادی از اندامها را (مانند دهان مری قصبه الریه روده معده و غیره) میپوشاند و بسبب داشتن منافذ مربوط بغدد مترشحه سطحش همیشه مرطوب است. مخاط در حقیقت مجموعه دوبافت است: یکی بافت پوششی در بالا و دیگر بافت پیوندی در زیر آن. اصطلاحا میگویند: مخاط عبارت از غشایی است که تشکیل شده از نسجی پوششی با یک لایه آستر بافت پیوندی غشا مخاطی پوشش مخاطی، ترشحات غدد وابسته به پوشش مخاطی، آب بینی. یا غشا شیطان. تار عنکبوت
خط دار از هر چیزی و صاحب جمال
Calligraphist
каллиграф
Kalligraph
каліграф
kaligraf
calígrafo
calligrafo
calígrafo
calligraphe
calligraaf
ศิลปินอักษร
kaligrafer
خطّاطٌ
हस्तलेखकार
סופר אומן
mchoraji wa maandiko
ক্যালিগ্রাফার