جدول جو
جدول جو

معنی مخشن - جستجوی لغت در جدول جو

مخشن
(مُ خَشْ شِ)
به خشم آورنده و کینه ور گرداننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به تخشین شود، (اصطلاح پزشکی قدیم) داروئی که سطح عضو را خشن سازد. (از قانون بوعلی، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میشن
تصویر میشن
پوست میش دباغت شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منشن
تصویر منشن
منش، خو، سرشت، طبیعت، همت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
جای نگه داری و ذخیره کردن چیزی، انبار
فرهنگ فارسی عمید
(شَ / شُ)
درشت گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به خشونه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ خَشْ شَ نَ)
شتر مادۀ نکوهیدۀ گشنی. (منتهی الارب) (آنندراج). ماده شتر نکوهیدۀ گشنی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مخشب
تصویر مخشب
خانه چوبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میشن
تصویر میشن
پوست میش دباغت کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
گنجینه، انبار خانه و خزانه و جای ذخیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخضن
تصویر مخضن
لاغر کننده، رام کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخشف
تصویر مخشف
شبگرد، پر وهان برنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخشن
تصویر تخشن
درشتی، درشت گویی، سخت گیری به خود، سخت گذرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخشن
تصویر اخشن
زبر درشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
((مَ زَ))
گنجینه، انبار، جمع مخازن
مخزن کتاب: محلی که در آن کتاب ها را در قفسه ها و دولاب ها به ترتیب چینند، گنجینه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میشن
تصویر میشن
((شَ))
پوست میش دباغی شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
انباشتگاه، انبار، اندوختگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
Depository, Repository
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
dépôt
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
tempat penyimpanan, penyimpanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
hifadhi, penyimpanan
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
貯蔵所 , 保管庫
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
存储 , 仓库
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
מחסן , אִסְפָּרִיָּה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
저장소
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
depósito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
भंडारण , गोडाउन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
deposito, archivio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
depósito, repositorio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
opslagplaats, opslag
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
сховище
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
хранилище , репозиторий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
depozyt, repository
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
Depot, Lager
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مخزن
تصویر مخزن
ที่เก็บ , คลัง
دیکشنری فارسی به تایلندی