از نو بیرون آورده شده و ایجاد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نو پدید آمده. تازه پدید آورده: عالم مخترع است هم به صورت و هم به هیولی. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 24). به حکم آنکه صناعت شعر در بدو امر مخترع طبع عرب و مبتدع خاطر ایشان بوده است. (المعجم چ 1 ص 50) ، (اصطلاح بدیعی) صنعتی است که معانی و لطایف تازه برانگیزد و تشبیهات و صنایع نو ایجاد نماید. مثال: فلک جلال تو را وزن کرد با مه نو به پله ای که تو بودی سبک گران آمد اگر نبود گران سوی تو بگوی چرا تو بر زمینی و ماهش بر آسمان آمد. (مرآت الخیال چ بمبئی ص 112). ، کلمه انشاء کرده شده. (ناظم الاطباء)
از نو بیرون آورده شده و ایجاد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نو پدید آمده. تازه پدید آورده: عالم مخترع است هم به صورت و هم به هیولی. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 24). به حکم آنکه صناعت شعر در بدو امر مخترع طبع عرب و مبتدع خاطر ایشان بوده است. (المعجم چ 1 ص 50) ، (اصطلاح بدیعی) صنعتی است که معانی و لطایف تازه برانگیزد و تشبیهات و صنایع نو ایجاد نماید. مثال: فلک جلال تو را وزن کرد با مه نو به پله ای که تو بودی سبک گران آمد اگر نبود گران سوی تو بگوی چرا تو بر زمینی و ماهش بر آسمان آمد. (مرآت الخیال چ بمبئی ص 112). ، کلمه انشاء کرده شده. (ناظم الاطباء)
اختراع کننده و کار نو بیرون آرنده. (غیاث). آفریننده و کار نو بیرون آورنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نوکننده. (دهار). آفریننده و از نو بیرون آورنده و موجد و مبدع و اختراع کننده و ایجادکننده و پدیدآورنده و آغازکننده و پیداکننده صنعت و علم و رهیاب و انشأکننده. (ناظم الاطباء) : مبدع هر چشمه که جودیش هست مخترع هر چه وجودیش هست. نظامی. تصنیف هر مبتدئی و تألیف هر مخترعی از سخن لاغر و فربه و خلل و حشو و زیاده و نقصان خالی و صافی نباشد. (تاریخ قم ص 14) ، شکافنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خیانت کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خیانت کننده و مکرکننده و فریبنده. (ناظم الاطباء) ، کسی که مال سواری موقتاً وام می دهد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختراع شود
اختراع کننده و کار نو بیرون آرنده. (غیاث). آفریننده و کار نو بیرون آورنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نوکننده. (دهار). آفریننده و از نو بیرون آورنده و موجد و مبدع و اختراع کننده و ایجادکننده و پدیدآورنده و آغازکننده و پیداکننده صنعت و علم و رهیاب و انشأکننده. (ناظم الاطباء) : مبدع هر چشمه که جودیش هست مخترع هر چه وجودیش هست. نظامی. تصنیف هر مبتدئی و تألیف هر مخترعی از سخن لاغر و فربه و خلل و حشو و زیاده و نقصان خالی و صافی نباشد. (تاریخ قم ص 14) ، شکافنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خیانت کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خیانت کننده و مکرکننده و فریبنده. (ناظم الاطباء) ، کسی که مال سواری موقتاً وام می دهد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختراع شود
شما مخترع هستید: افتخار بزرگی نصیبتان میشود دیگران مخترع هستید: پاداش خوبی برای کارشان خواهند گرفت. فرزندان شما مخترع می شوند، شانس و خوشبختی - کتاب سرزمین رویاها ۱ـ دیدن مخترعی در خواب علامت آن است که به زودی دست به کاری استثنائی خواهید زد که موجب شهرت و افتخار شما می گردد. ۲ـ اگر خواب ببینید چیزی اختراع کرده اید، علامت آن است که در انجام طرحها و نقشه های خود موفق خواهید بود، و به ثروت دست خواهید یافت.
شما مخترع هستید: افتخار بزرگی نصیبتان میشود دیگران مخترع هستید: پاداش خوبی برای کارشان خواهند گرفت. فرزندان شما مخترع می شوند، شانس و خوشبختی - کتاب سرزمین رویاها ۱ـ دیدن مخترعی در خواب علامت آن است که به زودی دست به کاری استثنائی خواهید زد که موجب شهرت و افتخار شما می گردد. ۲ـ اگر خواب ببینید چیزی اختراع کرده اید، علامت آن است که در انجام طرحها و نقشه های خود موفق خواهید بود، و به ثروت دست خواهید یافت.