جدول جو
جدول جو

معنی مخالصت - جستجوی لغت در جدول جو

مخالصت
دوستی بی آلایش، با کسی دوستی خالص داشتن
تصویری از مخالصت
تصویر مخالصت
فرهنگ فارسی عمید
مخالصت
بی ریا، دوستی خالص
تصویری از مخالصت
تصویر مخالصت
فرهنگ لغت هوشیار
مخالصت
((مُ لَ صَ))
دوستی خالص و بی ریا
تصویری از مخالصت
تصویر مخالصت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مخالست
تصویر مخالست
به شتاب افکندن، ربودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالفت
تصویر مخالفت
ناسازگاری کردن، ستیزه کردن، دشمنی کردن، در موسیقی گوشۀ اوج دستگاه های سه گاه و چهارگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالفت
تصویر مخالفت
عداوت و دشمنی و نفاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالعت
تصویر مخالعت
جدایی کردن زن و شوهر از هم با دادن مالی
فرهنگ لغت هوشیار
آمیزش کردن با کسی معاشرت کردن، مباشرت کردن با زن آرمیدن، آمیزش: مرا در عهد جوانی با جوانی اتفاق مخلطت بود و صدق مودت، آرمش جماع
فرهنگ لغت هوشیار
مخالصت در فارسی: یکرنگی راستبازی رو راستی با یکدیگر دوستی ویژه داشتن دوست یک رنگ بودن: ... تا ببرکت مخالصت ویمن مماحضت یکبارگی عقده تعسر از کار گشوده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالست
تصویر مخالست
شتاب کردن عجله کردن، شتاب عجله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالفت
تصویر مخالفت
((مُ لَ فَ))
عدم موافقت، ضدیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالطت
تصویر مخالطت
((مُ لَ طَ))
آمیزش و معاشرت داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالست
تصویر مخالست
شتاب کردن، عجله کردن، شتاب، عجله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالطت
تصویر مخالطت
با هم آمیزش و معاشرت داشتن، آمیخته کردن، دوستی و معاشرت، همنشینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالفت
تصویر مخالفت
Opposition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
বিরোধিতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
הִתנַגְּדוּת
دیکشنری فارسی به عبری
ฝ่ายค้าน
دیکشنری فارسی به تایلندی