جدول جو
جدول جو

معنی محکومه - جستجوی لغت در جدول جو

محکومه
(مَ مَ)
مؤنث محکوم. رجوع به محکوم به شود، مقهور. مطیع. گردن نهاده. فرس محکومه، اسب لگام کرده شده. (از منتهی الارب). اسب لگام کرده شده و دهنه زده شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
محکومه
مونث محکوم
تصویری از محکومه
تصویر محکومه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محکمه
تصویر محکمه
مؤنث واژۀ محکم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
کسی که حکم بر ضرر او صادر شده، دادباخته، کسی که مجبور به تحمل وضعیتی است، مقابل حاکم، کسی که به او دستور یا حکم می دهند، کسی که در مناظره یا بحثی مجاب شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محکمه
تصویر محکمه
جای دادرسی، دادگاه
محکمۀ استیناف: در علم حقوق دادگاه استان
محکمۀ بدایت: در علم حقوق دادگاه شهرستان
محکمۀ صلح: در علم حقوق دادگاه بخش
فرهنگ فارسی عمید
(مَ مَ)
ارض موکومه، زمینی که گیاه آن در زیر پای سپرده شده و خورده شده باشد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
مؤنث محروم. رجوع به محروم شود
لغت نامه دهخدا
(مَ کَ)
تأنیث محکوک. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به محکوک شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
حالت و چگونگی محکوم:
حرص رباخواره ز محرومی است
تاج رضا بر سر محکومی است.
نظامی (مخزن الاسرار ص 156)
لغت نامه دهخدا
(اُ مَ)
داوری. حکومت
لغت نامه دهخدا
تصویری از محرومه
تصویر محرومه
مونث محروم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکوکه
تصویر محکوکه
مونث محکوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکومه
تصویر حکومه
داوری میانجگری، فرمانروایی فرماندهی، شهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکوله
تصویر محکوله
سرمه کشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محتومه
تصویر محتومه
مونث محتوم جمع محتومات
فرهنگ لغت هوشیار
فرمان داده شده، حکم کرده شده، تسلیم شده، گردن نهاده، مقهور، مطیع و فرمانبردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکمه
تصویر محکمه
محل قضاوت، سرای قاضی، دیوان خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکمه
تصویر محکمه
((مَ کَ مِ))
دادگاه، جای دادرسی، جمع محاکم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
((مَ))
کسی که حکم علیه او صادر شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
Condemned
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
condamné
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
נידון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
유죄 판결을 받은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
dihukum
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
दोषी ठहराया हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
condannato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
condenado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
veroordeeld
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
засуджений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
осуждённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
potępiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
verurteilt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
condenado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محکوم
تصویر محکوم
被谴责的
دیکشنری فارسی به چینی