- محوطات
- جمع محوطه، پر هونگان جمع محوطه: ... پنج هزار نخل خرمای خستویی از ولایت حویزه نقل کرده در محوطات خمسه مذکوره مغروس گرداند
معنی محوطات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دگرگونی ها
فرآورده ها
بازدارندگی
درونمایه
آمرزیدگان، زنده یادان
جمع تحول، ورتشها
جمع تغوط
جمع واژۀ محصنه، زن شوهردار
نیکویی ها، کارهای نیک، صفات خوب
از کسی دفاع کردن، پشتیبانی کردن
جمع واژۀ مثوبت، پاداش، جزا، جزای عمل خیر
دشواری ها، مشکلات، گرفتاری ها، پیشامدهای ناگوار
چیز های حرام شده، زنان حرم سرا، پارچۀ خط دار رنگی
مشابه کسی یا چیزی شدن، حکایت کردن، تقلید کردن، بازگفتن
محذورات، دشواری ها، مشکلات، گرفتاری ها، پیشامدهای ناگوار
همۀ موجوداتی که در زمین و آسمان و فضای کیهانی وجود دارند
جمع مبسوطه، پهن گشته ها گسترده ها فراخگفته ها جمع مبسوطه: پهن گشته ها گسترده ها، تفصیل داده ها، کتبی که در آنها ضبط نسب سادات را بر سبیل تسطیر درج میکردند
حکایت کردن با یکدیگر، عین قول کسی را نقل کردن باز گفتن، مشابه بودن، گفتگو، شباهت
استثنا، اخراج، باک داشتن
رویاروئی، برابر، روبرو، مقابله کننده
یاری دادن کسی را، اعانت، عطا کردن
جمع مجوزه، جمع مجوزه
جمع مثله، اندامبری ها شکنجه ها
جمع مثوبه و مثوبه، پاداش ها مزدها جمع مثوبه (مثوبت) : و آنچه او رالله از کمال مکارم اخلاق و اعمال محاسن اعراق و اقتنا ذخایر مثوبات... ملکه شده است
جمع محبوبه، تازان دلداران ریکایان جمع محبوبه
جمع محاورت (محاوره)
پشتیبانی کردن از کسی حمایت کردن طرفداری کردن: فی الجمله ارکان و سروران بر موافقت سلطان بر معاطات کووس محامات نفوس مهمل ماندند
جمع متوسطه، میانجیان میانه ها جمع متوسطه
جمع محموله، بارها جمع محموله (محمول) بار برداشته شده ها، بار ها
جمع محلوله، آبیدگان جمع محوله (محلول)
جمع محرمه، نا شایست ها، مشکوییان پردگیان، جامه راهراه جمع محرمه، جمع محرمه (محرم) چیز های حرام: ... و پشت بر محظورات و محرمات شرع کرده، زنان حرم، جامه راه راه الوان: هنگام محرم است و با تست دلم بیزار ز گلزار حیاتست دلم. از بس الف زخم کشیدم بر سر از سر تا پا محرمات است دلم. (محمد سعید اشرف) جمع محرمه
جمع محرکه، جنبانندگان و خرد های یله در فرزان صدرای شیرازی جمع محرکه، جمع محرکه. یا محرکات قدسیه. عقول مجرده که مدبرات عقلیه هم نامیده میشوند
تزده ها نورده ها پیمان نامه ها
جمع محذوفه، کاستگان بریدگان جمع محذوفه