- محصولات (مَ)
جمع واژۀ محصوله. رجوع به محصوله شود، غله و بار و حاصل کشتزارها و میوجات. (ناظم الاطباء)
معنی محصولات - جستجوی لغت در جدول جو
- محصولات
جمع محصوله، فرآورده ها میوکان جمع محصوله (محصول) غله و بار و حاصل کشتزارها و میوه جات
- محصولات
فرآورده ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(مَ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ محصوره.
- محصورات اربعه، موجبۀ کلیه، سالبۀ کلیه، موجبۀ جزئیه و سالبۀجزئیه. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به موجبه... شود
- محصورات اربعه، موجبۀ کلیه، سالبۀ کلیه، موجبۀ جزئیه و سالبۀجزئیه. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به موجبه... شود
(مَ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ محموله. بارهای برداشته شده که از جایی به جایی برده شود. کالای تجارتی. بارها: آن امانت بسپردند و محمولاتی که داشتند به... رسانیدند. (ترجمه تاریخ یمینی). بیضه های عنبر و اوانی زر و سیم... و دیگر محمولات دیار هند. (ترجمه تاریخ یمینی) ، نزد طبیبان داروهایی را نامند که در هنگام بیماری شرم زنان و دبر مانند شیاف و امثال آن بکار برند. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
جمع محذوره، ترسناک ها پرهیز شدگان جنگ ها جمع محذوره (محذور) : دور شده ها: پرهیز شده ها، موانع، مشقات گرفتاریها: یکدیگر را در مهالک و محذورات معین و یاور بودند
جمع محظوره (محظور) : اگر همه در امور دولت محظورات لازم آمدی روز تفقدی هر روز هفته انعام و احسانی درباره ایشان بلاتوقف بظهر میاید
جمع محفوظه (محفوظ) حفظ شده ها (زنان)، حفظ کرده ها بیاد داشته ها: اما بیشتر محفوظات استاد از گفتار متقدمان پارسی و تازی بود
جمع متصوره، گمان شدگان انگاشتگان، جمع متصوره، گمان برندگان انگارندگان جمع متصوره، جمع متصوره
جمع ماکوله، خوارتارها خوردنی ها جمع ماکوله: خورده شده ها، خوردنیها: انواع ماکولات و مشروبات روی سفره حاضر بود
