جدول جو
جدول جو

معنی محدثین - جستجوی لغت در جدول جو

محدثین
(مُ حَدْ دِ)
جمع مذکر سالم محدث (در حالت نصبی و جری). رجوع به محدث شود
لغت نامه دهخدا
محدثین
(مُ دَ)
جمع واژۀ محدث (در حالت نصبی و جری).
- شعرای محدثین، طبقۀ شعرای پس از مولدین. از معاریف آنان اند ابراهیم بن هرمه، ابن اذنیه، ابونواس، ابوالعتاهیه، طفیل الکنانی، سلم الخاسر، ابن میاده. صالح بن عبدالقدوس، ابوعیینه، عباس بن احنف، عتابی، اشجعالسلمی، عکوک، ابن ابی زرعه الدمشقی، ابوالشیص، حمدونی، عتبی، دعبل الخزاعی، اسحاق بن ابراهیم موصلی، ابراهیم بن اسحاق موصلی، ابوعلی البصیر، ابوتمام الطائی، ابوعبادهالبحتری، ابوالطیب المتنبی، ابن بسام، سری الموصلی، ابی الفتح کشاجم، ابوالفتح العبسی، ابوالفرج الببغاء، ابن الساعاتی، ابن قلانس، و أواء الدمشقی، عفیف تلمسانی و پسر او، ابن سنا ملک، ابن شمس الخلافه، ابن النبیه و صفی الدین الحلی و مانندآنان. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
محدثین
جمع محدث، سر وایندگان جمع محدث
تصویری از محدثین
تصویر محدثین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محدثات
تصویر محدثات
همۀ موجوداتی که در زمین و آسمان و فضای کیهانی وجود دارند
فرهنگ فارسی عمید
(مُ حَدْ دِ)
جمع واژۀ محدّث، جمع مذکر سالم (در حالت رفعی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از محکمین
تصویر محکمین
جمع محکم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرر، نویسندگان آزاد کنندگان زدایندگان جمع محرر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محدویت
تصویر محدویت
در تازی نیامده کنار اکمندی، سهمانمندی، مرزینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محدثات
تصویر محدثات
جمع محدثه (محدث)، جمع محدثه، جمع محدثه
فرهنگ لغت هوشیار
لقب حضرت علی (ع) پیشوای گروه سپید جبهه گان و دست و پای سفیدان از کثرت وضو و مسح
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محصل، باژ ستانان دانش آموزان: مرد جمع محصل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محقق، ویجوستاران پر وهانگران باز جویان جمع محقق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محصن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محصن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محسن، دهشمندان جمع محسن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محسن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرددین
تصویر مرددین
جمع مردد در حالت نصب و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مستحدث، نویابان نو گردانان جمع مستحدث در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محرزین
تصویر محرزین
جمع محرز در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرک، بر انگیختگان، جمع محرک، انگیختاران جنبانندگان جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرض در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرض در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع محرف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخنثین
تصویر مخنثین
جمع مخنث در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعاتاین قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محللل، روا گران گوار انگیزان جمع محلل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محبر، خوشنویسان سخن آرایان جمع محبر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مثلث، تریزان سه گوشگان جمع مثلث در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
پسا دستگر (پسادست نسیه) بنسیه و وام خرید و فروش کننده با هم جمع متداینین
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متحد، همیوختان هم پیوندان یگانگان جمع متحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبدع، نو یابان آفرینندگان جمع مبدع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبدل، ور تیدگان جمع مبدل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع مبدل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مادح. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مدح کنندگان ستایشگران
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی شیرینی. طرز تهیه 100- گرم قند و 10 گرم آرد و 3 عدد تخم مرغ و یک قاشق آب بهار نارنج با 100 گرم کره خمیر روانی ترتیب دهند و قالب مخصوص مادلن را چرب کرده از مواد فوق پرکنند و بپزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادیین
تصویر مادیین
جمع مادی درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعاتاین قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصدق، راستروشان باور کنندگان ارزیابان جمع مصدق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محدویت
تصویر محدویت
کران مندی
فرهنگ واژه فارسی سره