جمع واژۀ مجرده. رجوع به مجرده و مجرد شود، عبارت از عقول عشره و نزد بعضی ارواح و ملایک. (غیاث) (آنندراج). چیزهای بی ماده مانند ملائکه و عقول و جز آن. (ناظم الاطباء). عقول و نفوس را گویند. (فرهنگ علوم عقلی تألیف سیدجعفر سجادی). عقول. مقابل جسمانیات. که جسمانی نباشند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
جَمعِ واژۀ مجرده. رجوع به مجرده و مجرد شود، عبارت از عقول عشره و نزد بعضی ارواح و ملایک. (غیاث) (آنندراج). چیزهای بی ماده مانند ملائکه و عقول و جز آن. (ناظم الاطباء). عقول و نفوس را گویند. (فرهنگ علوم عقلی تألیف سیدجعفر سجادی). عقول. مقابل جسمانیات. که جسمانی نباشند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
آن که دست بر طعام خوان نهد تا دیگری نخورد یا آنکه به دست راست خورد و به دست چپ باز دارد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، طفیلی. (منتهی الارب)
آن که دست بر طعام خوان نهد تا دیگری نخورد یا آنکه به دست راست خورد و به دست چپ باز دارد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، طفیلی. (منتهی الارب)