جدول جو
جدول جو

معنی مجتلف - جستجوی لغت در جدول جو

مجتلف(مُ تَ لَ)
یوت رسیده، و یوت مرگ عام ستوران را گویند همچنانکه مرگ عام مردمان را وبا گویند. (آنندراج). معدوم شده و نابود گشته از بینوایی در سال آفت زده. (ناظم الاطباء). یوت رسیده. (از منتهی الارب). آن که خشکسالی موجب از بین رفتن ستور وی شده باشد. (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مختلف
تصویر مختلف
جورواجور، گوناگون، اختلاف کننده، ویژگی آنچه یا آنکه پیوسته می آید و می رود، برای مثال کاین سیل متّفق بکند روزی این درخت / واین باد مختلف بکشد روزی این چراغ (سعدی۲ - ۴۷۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موتلف
تصویر موتلف
هنگام الفت گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ جَلْ لِ)
مال لاغر. (منتهی الارب). لاغر و نحیف. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
اختلاف کننده، ناهموار، ناموافق
فرهنگ لغت هوشیار
یگاننده، یگانگاه یگانسته ساز وار محل اجتماع مجتمع: و اگرچ در خدمت تو هیچ سابقه ای جز آنک در متعارف ارواح بمعهد آفرینش رفتست و در سابق حال بموتلف جواهر فطرت افتاده دیگر چیزی نداریم... الفت گیرنده سازوار: از عشق گردون موتلف بی عشق اختر منخسف از عشق گشته دال الف بی عشق الف چون دالها. (دیوان کبیر 5: 1) مجتمع گشته و سازواری نموده
فرهنگ لغت هوشیار
بر کشنده جلب شده استخراج شده: و بسبب آنکه افاعیل این بحور گویی مستخرج و مجتلب است از اجزاء بحور دایره مختلفه... نام آن دایره مجتلبه کردند. جلب کننده کشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغتلف
تصویر مغتلف
نیام یابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجتلب
تصویر مجتلب
((مُ تَ ل))
جلب کننده، کشنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجتلب
تصویر مجتلب
((مُ تَ لَ))
جلب شده، استخراج شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
((مُ تَ لِ))
گوناگون، جورواجور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
درهم، گوناگون، ناهمسان، ناهمگون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
مختلفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
Different, Various
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
différent, divers
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
различный , различные
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
不同的 , 各种的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
diferente, vários
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مختلف، متفاوت است، متفاوت، واگرا، متنوّع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
مختلف
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
ต่าง , ต่างๆ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
tofauti, mbalimbali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
שׁוֹנֶה , שונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
違う , 様々な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
다른 , 다양한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
різний , різні
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
farklı, çeşitli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
berbeda, berbagai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
বিভিন্ন , বিভিন্ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
अलग , विभिन्न
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
diverso, vari
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
verschieden, verschiedene
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
diferente, varios
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
inny, różne
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مختلف
تصویر مختلف
verschillend, verschillende
دیکشنری فارسی به هلندی