بر کشنده جلب شده استخراج شده: و بسبب آنکه افاعیل این بحور گویی مستخرج و مجتلب است از اجزاء بحور دایره مختلفه... نام آن دایره مجتلبه کردند. جلب کننده کشنده
آن که کشد چیزی را ازجایی به جایی دیگر. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که می کشد چیزی از جایی به جایی خصوصاً بنده و ستور را برای فروختن. (ناظم الاطباء)
برکشیده. بیرون کشیده. استخراج شده. مُستَخرَج. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و به سبب آنکه افاعیل این بحور گویی مستخرج و مجتلب است از اجزاءبحور دایرۀ مختلفه مفاعیلن از طویل و مستفعلن از بسیط و فاعلاتن از مدید، نام آن دایرۀ مجتلبه کردند. (المعجم چ دانشگاه ص 70). و رجوع به مادۀ بعد شود
پرهیزنده دوری کننده آنکه از چیزی اجتناب کند دوری کننده احتراز کننده: و همت مبارک... از جمیع شهوات نفسانی و هوا حبس جسمانی محترز و مجتنب بوده. . ، جمع مجتنبین
مونث مجتلب. یا دایره مجتلبه. یکی از دایره های عروضی. سه بحر رجز و هزج و رمل از آن جدا می شود توضیح سوالم هر سه بحر (هزج رجز رمل) را در دایره ای نهاده اند و نام آن دایره موتلفه کرده و مزاحفات آنرا در دایره ای دیگر نهاده و نام آن دایره مجتلبه کرده و الحق این استاذیی سخت جاهلانه است و تصرفی نیک فاسدانه