- مجازات
- سزا، شکنجه، پادافره
معنی مجازات - جستجوی لغت در جدول جو
- مجازات
- جزا دادن، پاداش دادن، کیفر
- مجازات
- جزا و پاداش نیکی و یا بدی دادن
- مجازات ((مُ))
- جزا دادن، پاداش دادن، کیفر
- مجازات
- Penalization, Punishment, Retribution
- مجازات
- penalização, punição, (PT) retribuição
- مجازات
- Bestrafung, (DE) Vergeltung
- مجازات
- kara, (PL) zemsta
- مجازات
- наказание , возмездие
- مجازات
- покарання , відплата
- مجازات
- bestraffing, straf, (NL) wraak
- مجازات
- penalización, castigo, (ES) retribución
- مجازات
- pénalisation, punition, (FR) rétribution
- مجازات
- penalizzazione, punizione, (IT) retribuzione
- مجازات
- दंड , सजा , प्रतिशोध
- مجازات
- শাস্তি , প্রতিশোধ
- مجازات
- penalti, hukuman, (ID) pembalasan
- مجازات
- cezalandırma, ceza, (TR) intikam
- مجازات
- 처벌 , 복수
- مجازات
- הַעֲנָשָׁה , עונש , נקמה
- مجازات
- 惩罚 , 报应
- مجازات
- 処罰 , 罰 , 仕返し
- مجازات
- adhabu, (SW) kisasi
- مجازات
- การลงโทษ , การล้างแค้น
- مجازات
- عقوبةٌ ,
- مجازات
- سزا , سزا , بدلہ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مقابل شدن، رو به رو شدن، برابر بودن
با هم رفتن، هم قدم شدن، با یکدیگر برابری کردن، با یکدیگر سخن گفتن
آب دهان، آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، آب دهن، بزاق، تف، تفو، خیو، خدو، بفج
مفازه ها، بیابانهای بی آب و علف، جمع واژۀ مفازه
مجازات در فارسی: پاد افرایش پاد فرایش کیفر
جمع مجوزه، جمع مجوزه
جمع مجاجه. آنچه از دهن بیرون ریزند: چون نفثات سحر کلام و مجاجات اقلام امیر خاقانی، عصاره ها
با هم رفتن، با هم برابری کردن، با یکدیگر سخن گفتن
بذلت افکندن، رسوا کردن