خجکهای انگبین بر سنگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ازناظم الاطباء). نقطه های عسل بر روی سنگ. (از اقرب الموارد) ، جوجۀ کبوتر مانند ’بج ّ’ و ابن درید گوید چنین گمان کنند، و من صحت آن را نمی دانم. (از اقرب الموارد)
خجکهای انگبین بر سنگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ازناظم الاطباء). نقطه های عسل بر روی سنگ. (از اقرب الموارد) ، جوجۀ کبوتر مانند ’بُج ّ’ و ابن درید گوید چنین گمان کنند، و من صحت آن را نمی دانم. (از اقرب الموارد)
دانه ای است مانند عدس جز آنکه گردتر است، معرب است و آن را به فارسی ماش گویند. (از المعرب جوالیقی ص 317). ماش. (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). ماش که غلۀ معروف است. (غیاث). مأخوذ از ماش فارسی و به معنی آن. (ناظم الاطباء)
دانه ای است مانند عدس جز آنکه گردتر است، معرب است و آن را به فارسی ماش گویند. (از المعرب جوالیقی ص 317). ماش. (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). ماش که غلۀ معروف است. (غیاث). مأخوذ از ماش فارسی و به معنی آن. (ناظم الاطباء)
نام شاعری بوده است راوی رودکی. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 72 و 73). نام راوی شعر رودکی شاعرهم بوده. (برهان). نام راوی رودکی... و رشیدی گوید این مخفف مجد است و در قدیم شایع بوده. (آنندراج). ماج یعنی راوی رودکی. (فرهنگ رشیدی) : ای مج کنون تو شعر من از برکن و بخوان از من دل و سگالش، وز تو تن و زبان. رودکی (از فرهنگ رشیدی). تا مدحت او خواندی و گفتی ز شرف کو استاد سخن رودکی و راوی او مج. شمس فخری. و رجوع به ماج شود
نام شاعری بوده است راوی رودکی. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 72 و 73). نام راوی شعر رودکی شاعرهم بوده. (برهان). نام راوی رودکی... و رشیدی گوید این مخفف مجد است و در قدیم شایع بوده. (آنندراج). ماج یعنی راوی رودکی. (فرهنگ رشیدی) : ای مج کنون تو شعر من از برکن و بخوان از من دل و سگالش، وز تو تن و زبان. رودکی (از فرهنگ رشیدی). تا مدحت او خواندی و گفتی ز شرف کو استاد سخن رودکی و راوی او مج. شمس فخری. و رجوع به ماج شود