جمع شدن عده ای با رابطۀ خانوادگی یا دوستی در مکانی که میزبان تعیین کرده، ضیافت مهمانی دادن: کسانی را دعوت کردن، مهمانی ساختن مهمانی کردن: کسانی را دعوت کردن، مهمانی ساختن، مهمانی دادن
جمع شدن عده ای با رابطۀ خانوادگی یا دوستی در مکانی که میزبان تعیین کرده، ضیافت مهمانی دادن: کسانی را دعوت کردن، مهمانی ساختن مهمانی کردن: کسانی را دعوت کردن، مهمانی ساختن، مهمانی دادن
هشت ملوکند از حمیر که خود را از جهت فرق ثمانیه مثامنه گفتند. (منتهی الارب). نام هشت نفر از پادشاهان حمیر. (ناظم الاطباء). و رجوع به لباب الانساب ج 2 شود
هشت ملوکند از حمیر که خود را از جهت فرق ثمانیه مثامنه گفتند. (منتهی الارب). نام هشت نفر از پادشاهان حمیر. (ناظم الاطباء). و رجوع به لباب الانساب ج 2 شود
جمع واژۀ مثنی [م نا] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثنی شود، جمع واژۀ مثناه [م / م ] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثناه شود، {{اسم خاص}} قرآن است به سبب اقتران آیۀ رحمت و آیۀ عذاب. (از منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج). در شرع اطلاق می شود بر تمامی قرآن مجید زیرا مشتمل است بر وعد و وعید و بهشت و دوزخ و مبداء و معاد و امر و نهی و احکام اعتقادیه و عملیه و بر مراتب سعداء و مدارج اشقیاء. (از کشاف اصطلاحات الفنون). از جمله نامهای قرآن است. (از نفایس الفنون)، آنچه از قرآن مکرر است، سورۀ فاتحه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سورۀ فاتحه از آنکه دوباره خوانده می شود در دو رکعت. (غیاث) (آنندراج). سورۀ فاتحهالکتاب زیرا مشتمل است بر وعد و وعید در این آیت: مالک یوم الدین. و بر احوال نیکوکاران و تبهکاران در این آیت: الذین انعمت علیهم. الی آخر سوره و برای آنکه در هر نماز در هر رکعت اول و دوم باید خوانده شود و برای آنکه این سوره در دو نوبت بر پیغمبر نازل شد یک نوبت در مکه زمانی که نماز واجب گردید و یک نوبت در مدینه هنگامی که قبله از بیت المقدس به خانه کعبه نقل و تحویل گردید. (از کشاف اصطلاحات الفنون)، سورتهای قرآن دراز و کوتاه. (محمود بن عمر). سورۀ بقره یا براءه یا هر سوره ای که کم از سوره های طوال و مئین و زاید از سوره های مفصل باشد یا سورۀ حج و سورۀ قصص و سورۀ نمل و سورۀ عنکبوت و سورۀ نور و سورۀ انفال و سورۀ مریم و سورۀ روم و سورۀ یس و سورۀ فرقان و سورۀ حجر و سورۀ ابراهیم و سورۀ ص و سورۀ محمد و سورۀ لقمان و سورۀ زخرف و سورۀ ق و سورۀ مؤمن و سورۀ سجده و سورۀ احقاف و سورۀ جاثیه و سورۀ دخان و سورۀ احزاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سوره هایی که آیاتش از صد کمتر باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون). سورتها از قرآن که هر یک کمتر از صد آیت است یعنی ثوانی مئین مأخوذ از قول رسول (ص) : اعطیت مکان الانجیل المثانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سوره هایی از قرآن که پس از مئین آیند زیرا این سوره ها مثنی یعنی مابعد آنها هستند وبه عبارت دیگر مئین اوایل بشمار آیند و مثانی ثوانی محسوب گردند. - سبع المثانی. رجوع به همین کلمه شود. ، {{عربی، اسم}} تارهای دوم عود. (از منتهی الارب). آنچه بعد از تارهای اول عود است. (از اقرب الموارد). تارهای دوم عود که آلتی از آلات موسیقی است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی. حافظ. سلام اﷲ ما کر اللیالی و جاوبت المثانی و المثالی. حافظ. ، زانوی ستور و دو آرنج آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زانو و آرنج ستور. (ناظم الاطباء)، پیچ و خمهای وادی. (از اقرب الموارد)، بعضی از محققان نوشته اند که جمع مثنی [م ث ن نا] باشد به معنی تثنیه کرده شده. (غیاث) (آنندراج)
جَمعِ واژۀ مثنی [م َ نا] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثنی شود، جَمعِ واژۀ مثناه [م َ / م ِ] . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مثناه شود، {{اِسمِ خاص}} قرآن است به سبب اقتران آیۀ رحمت و آیۀ عذاب. (از منتهی الارب) (غیاث) (آنندراج). در شرع اطلاق می شود بر تمامی قرآن مجید زیرا مشتمل است بر وعد و وعید و بهشت و دوزخ و مبداء و معاد و امر و نهی و احکام اعتقادیه و عملیه و بر مراتب سعداء و مدارج اشقیاء. (از کشاف اصطلاحات الفنون). از جمله نامهای قرآن است. (از نفایس الفنون)، آنچه از قرآن مکرر است، سورۀ فاتحه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سورۀ فاتحه از آنکه دوباره خوانده می شود در دو رکعت. (غیاث) (آنندراج). سورۀ فاتحهالکتاب زیرا مشتمل است بر وعد و وعید در این آیت: مالک یوم الدین. و بر احوال نیکوکاران و تبهکاران در این آیت: الذین انعمت علیهم. الی آخر سوره و برای آنکه در هر نماز در هر رکعت اول و دوم باید خوانده شود و برای آنکه این سوره در دو نوبت بر پیغمبر نازل شد یک نوبت در مکه زمانی که نماز واجب گردید و یک نوبت در مدینه هنگامی که قبله از بیت المقدس به خانه کعبه نقل و تحویل گردید. (از کشاف اصطلاحات الفنون)، سورتهای قرآن دراز و کوتاه. (محمود بن عمر). سورۀ بقره یا براءه یا هر سوره ای که کم از سوره های طوال و مئین و زاید از سوره های مفصل باشد یا سورۀ حج و سورۀ قصص و سورۀ نمل و سورۀ عنکبوت و سورۀ نور و سورۀ انفال و سورۀ مریم و سورۀ روم و سورۀ یس و سورۀ فرقان و سورۀ حجر و سورۀ ابراهیم و سورۀ ص و سورۀ محمد و سورۀ لقمان و سورۀ زخرف و سورۀ ق و سورۀ مؤمن و سورۀ سجده و سورۀ احقاف و سورۀ جاثیه و سورۀ دخان و سورۀ احزاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سوره هایی که آیاتش از صد کمتر باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون). سورتها از قرآن که هر یک کمتر از صد آیت است یعنی ثوانی مئین مأخوذ از قول رسول (ص) : اعطیت مکان الانجیل المثانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سوره هایی از قرآن که پس از مئین آیند زیرا این سوره ها مثنی یعنی مابعد آنها هستند وبه عبارت دیگر مئین اوایل بشمار آیند و مثانی ثوانی محسوب گردند. - سبع المثانی. رجوع به همین کلمه شود. ، {{عَرَبی، اِسم}} تارهای دوم عود. (از منتهی الارب). آنچه بعد از تارهای اول عود است. (از اقرب الموارد). تارهای دوم عود که آلتی از آلات موسیقی است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی. حافظ. سلام اﷲ ما کر اللیالی و جاوبت المثانی و المثالی. حافظ. ، زانوی ستور و دو آرنج آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زانو و آرنج ستور. (ناظم الاطباء)، پیچ و خمهای وادی. (از اقرب الموارد)، بعضی از محققان نوشته اند که جمع مثنی [م ُ ث َ ن نا] باشد به معنی تثنیه کرده شده. (غیاث) (آنندراج)
ساخته نادرست فارسی گویان به جای ملامی نکوهشی منسوب به ملامت، پیرو ملامتیه: (از پس کنیت سگی چیست بشهر نام ماک درد کش ملامتی سیم کش قلندری) (خاقانی. سج. 428) توضیح در عربی تاء مصدری و نظایر آن از آخر کلمات ملحق به یاء نسبت حذف شود و} ملامی {گویند اما در فارسی ملامتی و اباحتی بسیار استعمال شود
ساخته نادرست فارسی گویان به جای ملامی نکوهشی منسوب به ملامت، پیرو ملامتیه: (از پس کنیت سگی چیست بشهر نام ماک درد کش ملامتی سیم کش قلندری) (خاقانی. سج. 428) توضیح در عربی تاء مصدری و نظایر آن از آخر کلمات ملحق به یاء نسبت حذف شود و} ملامی {گویند اما در فارسی ملامتی و اباحتی بسیار استعمال شود
نام پیشین ترکیه، نام پرشان (سکه) کشور عثمانی منسوب به عثمان بن عفان، منسوب به عثمان جد آل عثمان (سلاطین قدیم ترکیه) جمع عثمانیان، مجموعه ممالکی که تحت حکومت سلاطین آل عثمان بود
نام پیشین ترکیه، نام پرشان (سکه) کشور عثمانی منسوب به عثمان بن عفان، منسوب به عثمان جد آل عثمان (سلاطین قدیم ترکیه) جمع عثمانیان، مجموعه ممالکی که تحت حکومت سلاطین آل عثمان بود