- متین (پسرانه)
- دارای پختگی، خردمندی و وقار، استوار، محکم، از نامهای خداوند
معنی متین - جستجوی لغت در جدول جو
- متین
- هشیوار
- متین
- دارای متانت، محکم، ثابت، استوار، پابرجا
- متین
- پابرجا، ثابت و استوار
- متین ((مَ))
- محکم، استوار، سخت
- متین
- Demure
- متین
- comedido
- متین
- zurückhaltend
- متین
- skromny
- متین
- скромный
- متین
- скромний
- متین
- terughoudend
- متین
- comedido
- متین
- réservé
- متین
- riservato
- متین
- विनम्र
- متین
- tertutup
- متین
- çekingen
- متین
- mnyenyekevu
- متین
- สุภาพ
- متین
- مترفّقٌ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اجتماع گروه بسیاراز مردم برای مذاکره و نطقهای اجتماعی و سیاسی
ماده ایست بشکل فلسهای قهوه یی رنگ که آنرا از ریشه اپیکا بدست آرند. طعمش تلخ است و در آب گرم زود حل میشود و در 50 درجه حرارت ذوب میگردد
بازگو کننده