جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متینه

مدینه

مدینه
شهر، مکان مسکونی بزرگ شامل خیابان ها، بازارها، تاسیسات اداری و امثال آن
مدینۀ فاضله: شهری خیالی که مردم آن جهت به دست آوردن سعادت حقیقی کوشش کنند و ادارۀ چنین مدینه ای در دست فاضلان و حکیمان باشد
مدینه
فرهنگ فارسی عمید

متانه

متانه
متانت در فارسی: استواری، نیرو مندی، گرانسنگی، پابر جایی
متانه
فرهنگ لغت هوشیار

متبینه

متبینه
متبینه در فارسی مونث متبین پیدا هویدا، آشکار مونث متبین جمع متبینات
فرهنگ لغت هوشیار

متقنه

متقنه
متقنه در فارسی مونث متقن: استوار مونث متقن. مونث متقن
متقنه
فرهنگ لغت هوشیار

متدینه

متدینه
متدینه در فارسی مونث متدین: دیندار مونث متدین جمع متدینات
متدینه
فرهنگ لغت هوشیار